آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

شهر دزدها

شهر دزدها

..............................

طنزی از ایتالو کالوینو
 



شبها پس از صرف شام، هرکس دسته کلید بزرگ و فانوس را برمیداشت و از خانه بیرون میزد؛ برای دستبرد زدن به خانه یک همسایه !

حوالی سحر با دست پر به خانه برمیگشت، به خانه خودش که آن را هم دزد زده بود !!!

به این ترتیب، همه در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی میکردند؛ چون هرکس از دیگری می دزدید و او هم متقابلاً از دیگری، تا آنجا که آخرین نفر از اولی می دزدید...

داد و ستدهای تجاری و به طور کلی خرید و فروش هم در این شهر به همین منوال صورت میگرفت؛ هم از جانب خریدارها و هم از جانب فروشنده ها دولت هم به سهم خود سعی میکرد حق و حساب بیشتری از اهالی بگیرد و آنها را تیغ بزند و اهالی هم به سهم خود نهایت سعی و کوشش خودشان را میکردند که سر دولت را شیره بمالند و نم پس ندهند و چیزی از آن را بالا بکشند؛ به این ترتیب در این شهر زندگی به آرامی سپری میشد. نه کسی خیلی ثروتمند بود و نه کسی خیلی فقیر و درمانده...!

روزی، چطورش را نمیدانیم؛ مرد درستکاری گذرش به شهر افتاد و آنجا را برای اقامت انتخاب کرد و شبها به جای اینکه با دسته کلید و فانوس دور کوچه ها راه بیفتد برای دزدی، شامش را که میخورد، سیگاری دود میکرد و شروع میکرد به خواندن رمان...

دزدها میامدند؛ چراغ خانه را روشن میدیدند و راهشان را کج میکردند و میرفتند...

اوضاع از این قرار بود تا اینکه اهالی، احساس وظیفه کردند که به این تازه وارد توضیح بدهند که گرچه خودش اهل این کارها نیست، ولی حق ندارد مزاحم کار دیگران بشود و هرشبی که در خانه میماند، معنیش این بود که خانواده ای سر بی شام زمین میگذارد و روزبعدهم چیزی برای خوردن ندارد !!!

بدین ترتیب، مرد درستکار در برابر چنین استدلالی چه حرفی برای گفتن میتوانست داشته باشد؟ بنابراین پس از غروب آفتاب، او هم از خانه بیرون میزد و همانطور که از او خواسته بودند، حوالی صبح برمیگشت؛ ولی دست به دزدی نمیزد ، آخر او فردی بود درستکار و اهل اینکارها نبود.

میرفت روی پل شهر میایستاد و مدتها به جریان آب رودخانه نگاه میکرد و بعد به خانه برمیگشت و میدید که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته است...

در کمتر از یک هفته، مرد درستکار دار و ندارد خود را از دست داد؛ چیزی برای خوردن نداشت و خانه اش هم که لخت شده بود. ولی مشکل این نبود !

چرا که این وضعیت البته تقصیر خود او بود. نه! مشکل چیز دیگری بود. قضیه از این قرار بود که این آدم با این رفتارش، حال همه را گرفته بود!

او اجازه داده بود دار و ندارش را بدزدند بی آنکه خودش دست به مال کسی دراز کند. به این ترتیب، هر شب یک نفر بود که پس از سرقت شبانه از خانه دیگری، وقتی صبح به خانه خودش وارد میشد، میدید خانه و اموالش دست نخورده است؛ خانه ای که مرد درستکار باید به آن دستبرد میزد.

به هر حال بعد از مدتی به تدریج، آنهایی که شبهای بیشتری خانه شان را دزد نمیزد رفته رفته اوضاعشان از بقیه بهتر شد و مال و منالی به هم میزدند و برعکس، کسانی که دفعات بیشتری به خانه مرد درستکار (که حالا دیگر البته از هر چیز به درد نخوری خالی شده بود) دستبرد میزدند، دست خالی به خانه برمیگشتند و وضعشان روز به روز بدتر میشد و خود را فقیرتر میافتند...

به این ترتیب، آن عده ای که موقعیت مالیشان بهتر شده بود، مانند مرد درستکار، این عادت را پیشه کردند که شبها پس از صرف شام، بروند روی پل چوبی و جریان آب رودخانه را تماشا کنند. این ماجرا، وضعیت آشفته شهر را آشفته تر میکرد؛ چون معنیش این بود که باز افراد بیشتری از اهالی ثروتمندتر و بقیه فقیرتر میشدند.

به تدریج، آنهایی که وضعشان خوب شده بود و به گردش و تفریح روی پل روی آوردند، متوجه شدند که اگر به این وضع ادامه بدهند، به زودی ثروتشان ته میکشد و به این فکر افتادند که چطور است به عده ای از این فقیرها پول بدهیم که شبها به جای ما هم بروند دزدی ؟!!!

قراردادها بسته شد، دستمزدها تعیین و پورسانتهای هر طرف را هم مشخص کردند: آنها البته هنوز دزد بودند و در همین قرار و مدارها هم سعی میکردند سر هم کلاه بگذارند و هرکدام از طرفین به نحوی از دیگری چیزی بالا میکشید و آن دیگری هم از ...

اما همانطور که رسم اینگونه قراردادهاست، آنها که پولدارتر بودند و ثروتمندتر و تهیدستها عموماً فقیرتر میشدند. عده ای هم آنقدر ثروتمند شدند که دیگر برای ثروتمند ماندن، نه نیاز به دزدی مستقیم داشتند و نه اینکه کسی برایشان دزدی کند ولی مشکل اینجا بود که اگر دست از دزدی میکشیدند، فقیر میشدند؛ چون فقیرها در هر حال از آنها میدزدیدند.

فکری به خاطرشان رسید؛ آمدند و فقیرترین آدمها را استخدام کردند تا اموالشان را در مقابل دیگر فقیرها حفاظت کنند، اداره پلیس برپا شد و زندانها ساخته شد...!

به این ترتیب، چند سالی از آمدن مرد درستکار به شهر نگذشته بود که مردم دیگر از دزدیدن و دزدیده شدن حرفی به میان نمیاوردند، صحبتها حالا دیگر فقط از دارا و ندار بود؛ اما در واقع هنوز همه دزد بودند...

.....................................................
ایتالو کالوینو (به ایتالیایی: Italo Calvino) (۱۵ اکتبر ۱۹۲۳ - ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۵) یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ایتالیایی قرن بیستم است. بسیاری از آثار وی به زبان فارسی ترجمه شده‌است. او نویسنده، خبرنگار، منتقد و نظریه‌پرداز ایتالیایی است که فضای انتقادی آثارش باعث شده او را یکی از مهم‌ترین داستان نویس‌های ایتالیا در قرن بیستم بدانند.

 

چرا میگوییم داریوش بزرگ ؟


خداوندا این کشور را از گزند دشمن شریر ، خشکسالی  و دروغ دور نگهدارداریوش بزرگ

مهربان پولادی - این نوشتار را تقدیم میکنم به همه ایران دوستان میهن گرفتار تا شاید مهر تمدن کهن ایران دگر بار در دلهایشان فروزان شود و این اسناد جاودانه نیاکانمان را الگویی برای سازندگی ایران فردا کنند

چرا میگوییم داریوش بزرگ ؟

داریوش بزرگ را میتوان به جرات یکی از نوابغ هوشمند و شایسته برای قدرت و شاهنشهی آسیا نامید . در اینجا

برآن شدم تا شما را با گوشه ای از کارهای شگفت انگیز این فرزند پاک ایران و شاهنشاه 28 کشور آسیا آشنا کنم.

و همچنین با اندیشه های اهورایی این ابر مرد وطن پرست تاریخ ایران و جهان که بدون تردید وی ادامه دهنده راه

کورش بزرگ بوده است آشنایی بیشتری داشته باشیم . در مرحله نخست این نوشتار باید به همه ایرانیان این نکته مهم را گوش زد کنم که هیچ گاه واژه داریوش کبیر را به کار نبردند . زیرا شایسته ابر مردی همچون داریوش

نیست که وی را با پسوند کبیر بنامیم . کبیر از واژه ای صدرصد عربی ریشه گرفته شده است که کلمات اکبر -کبر - کبری نیز از همین واژه است . پس مه یا بزرگ که ریشه ای کاملا ایرانی دارد برازنده این بزرگ مرد ایرانی و دیگر افراد شایسته این پسوندد است .

داریوش پور( پسر) گشتاسب - پور ارشام - پور آریارمن - پور چیش پش بود که نیاکانش در سه نسل به کورش بزرگ بازمیگشت . وی یکی از سرداران نامی ارتش کامبوجیه فرزند کورش بزرگ بود . پس از درگذشت کمبوجیه داریوش بزرگ بر ضد بریای دروغین که خود را فرزند کورش معرفی کرده بود قیام کرد و سلطنت را از وی بازستاند . داریوش با همکاری 6 سردار برجسته از ارتش کمبوجیه که نامشان : وینددفرنه - اوتن -گائوبرووه - ویدرنه - بغ بوخش - اردومنش بود بر ضد شاه دروغین قیام کردند و وی را از مقام شاهی برکنار کردند و مجازات کردند . سپس یکی از 7 تن سردار ایرانی در طی مسابقه ای در میدان اصلی شهر به مقام  پادشاهی رسید و او کسی نبود جز داریوش بزرگ .

فرتور درفش ارتش شاهنشاهی ایران در زمان داریو بزرگ

گوشه ای از اقدامات شگفت انگیز و میهن پرستانه داریوش بزرگ

یکی از مهم ترین اقدامات داریوش بزرگ قراردادن مصر به عنوان یکی از ولایات ایران بود . این اقدام برابر با4 ژوئیه سال 489 پیش از میلاد صورت گرفت . وی قلمروامپراتوری ایران را به 30 ایالت تقسیم کرد و هر ایالت را ساتراپی )واژه ای مادی است(نامید و دستور داد  با تاسیس پستخانه ارتباط مردم این ایالتها با هم تامین شود و داد وستد با پول انجام شود )سکه هایی که ضرب کرده بود.( مصر یکی از ساتراپی های ایران آن زمان بود که داریوش توجه خاصی به آن داشت .

نظم دادن انسانی به مالیات های کشوری یکی دیگر از مهم ترین اقدامات داریوش بزرگ است به گفته پلوتارخ مورخ نامی سالهای 46 تا 120 پس از میلاد همه ساله از کشورهای مختلف هدایایی به دربار شاهنشاهی ایران می آوردند تا اینکه داریوش مقدار مالیات را برای هر ایالت معین کرد . سپس مامورانی را فرستاد به ایالتهای امپراتوری تا ببینند چه مقدارمردم توانایی پرداخت مالیات را دارند ؟ آیا مبلغ تعیین شده فشاری را بر مردم تحمیل نمی کند ؟ سپس ماموران یه حضور شاهنشاه آمدند گفتند همه قادر هستند این مبلغ را بپردازند . با این حال داریوش بزرگ دستور داد همان مقدار را هم نصف کنند . که درباریان علت را پرسیدند . وی پاسخ داد ممکن است

شهربانان هم برای خود مبلغی از مردم به صورت غیر قانونی دریافت کنند پس باید این را در نظر گرفت .

ساخت راهی شاهی با زیرسازی اصولی و مستحکم به طول 2700 کیلومتر یکی از شگفت انگیز ترین کارهای وی در 2500 سال پیش به حساب می آید. این راه از شوش به سارد در نزدیکی مدینترانه بود . زیرسازی مستحکم این راه که بسیار شبیه به آسفالتهای امروزی است از نبوغ امپراتوری داریوش بزرگ و برگزیدن اصولی ترین شیوه حکومتی و راه سازی به حساب می آید . ماریژان موله اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان را به داریوش نسبت داده است .

داریوش بزرگ طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند . این اقدام وی نیز در تاریخ بی سابقه بود . وی اینگونه می اندیشید که پادشاه زمانی میتواند در اندیشه آباد ساختن کشور باشد و ویرانی ها را آباد کند که مردمانش از شعور و سواد کافی برخوردار باشند و اقدامات شاهنشاه را برای اقتدار کشور درک کنند . (پرفسور هرتسفلد) هنر هخامنشی در زمان داریوش بزرگ به منتهی عظمت خود رسید و داریوش شاه تمام هنرهای آسیا را برای شاهنشاهی ایران استفاده نمود . از گاوهای بالدار عظیم الجسته در شوش یا کاخهای هنر خاورمیانه در پرسپولیس یا کاخهای سلطنتی شوش یا سنگتراشه های بیستون و . . . وی شاهی مقتدر و هنر دوست نامیده شده بود که ایران را به سبک شگرفی اداره نمود . مورخین یونانی نوشته اند وی هنری را در پارسه اجرا کرد که دیگر بالاتر از آن ممکن نبود و عالی ترین شکل ممکن را وی پیداه کرد .

داریوش بزرگ در پایئز و زمستان 518- 519  قبل از میلاد نقشه ساخت ابنیه های شگفت انگیزپرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر و دیگر هنرهای آسیایی که همگی زیر مجوعه ای از ایران بودند نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد و یادگاری خارق العاده به نام کاخهای پرسپولیس بنا کرد که ساخت که آن 65 سال به طول انجامید ولی زندگی اهورایی وی کفاف دیدن پایان کاخ را نداد .

وی با این اندیشه که ایران با تمدنی کهن و شاهنشاهی قدرتمندی همچون ایران که مناطق زیادی از آسیا را به زیرا پرچم ایران در آورده است شایسته یک مرکز قدرتمند با طراحی فوق العاده است که تا هزاران سال برای آیندگان بماند و آنان درس عبرت بگیرند و راه نیاکان خود را ادامه دهند . که می بینیم بعد از گذشت 2500 سال از ساخت پرسپولیس با وجود ویران شدنش توسط اسکندر گجستک و آتش کشیدن آن هنوز با قدم نهاندن در این یادگار داریوش شاه ابهت این مکان انسان را تحت تاثیر قرار میدهند و همگان این وطن پرستی آنان را ستایش میکنند.

نکته مهم این ساختمانها بزرگ رعایت حقوق انسانی کارگران و معماران است که داریوش شاه تمام مزایا و حقوق روزانه آنان را بر کتیبه ها نوشته است . داریوش بزرگ در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است . داریوش بزرگ برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزارکارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا) داریک) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن کره عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند .

ازبرجسته ترین اقدام داریوش بزرگ بنیانگذاری نیروی دریایی ارتش ایران برای نخستین بار در تاریخ آریا بوم بوده است . به گفته هرودوت داریوش 2 گروه اکتشافی به دریا گسیل داشت . یکی از هند به دریای عمان و دریای سرخ و سپس از رود نیل روانه دریای مدیترانه نمود . گروهی را تا دریای اژه در کنار ایتالیا و از طرف دیگر گروهی تا نزدیکی آفریقا فرستاد . این اقدام داریوش بزرگ به حدی به سرعت پیشرفت کرد که در زمان لشگر کشی تاریخی خشیارشا به اروپا به گفته هرودوت 4000 تا 5000 هزار ناوگان دریایی ارتش شاهنشاهی ایران روانه اروپا شده بود . که خشیارشا آنان را به 4 دسته تقسیم کرده بود : " ناوگان جنگی" برای پرتاب گوی های آتشین ناوگان سرگور برای دنبال کردن دشمن و تعقیب آنان ناوگان بارکش برای جابجایی ارتش و سربازان ناوگان مهندسی برای جابجایی وسایل مهندسی برای پل سازی و کانال زدن و اقدامات مهندسی نظامی .داریوش بزرگ پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع آنند

داریوش بزرگ برای اولین بار در ایران وزارت راه وزارت آب سازمان املاک سازمان پست و تلگراف(چاپارخانه ( را بنیان نهاد که این اقدام وی نخستین وزارت پست سریع جهانی شناخته شده است .

علاقه به آبادی - رونق کشاورزی و سرسبزی از دیگر خصوصیات برجسته داریوش بزرگ بود . وی شهربان )ساتراپ (ایالت های خود را به موظف به کاشت درختان و رونق کشاورزی میکرد . در نامه ای که باستان شناسان آنرا پیدا کرده اند و پرفسور ایران شناس گیریشمن آنرا به چاپ رساند داریوش بزرگ به حاکمان روسیه وآسیای صغیر چنین فرمان میدهد : من نیت شما را در بهبود بخشیدن کشورم به وسیله انتقال و کاشت درختان میوه در آن سوی فرات و در بخش علیای آسیا تقدیر و سپاس میگویم .

داریوش بزرگ برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد و مرمان آنجا را از خود خشنود نمود و جلوی قحطی را گرفت .

از دیگر اقدامات داریوش بزرگ دادن پناهندگی سیاسی به فیثاغورث بود که بدلایل مذهبی ازکشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بوده است و سپس توسط داریوش بزرگ دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شده بود . داریوش برای سهولت رفت و آمد میان ایران وایالت مصر دستور داد آه میان دریای سرخ و رود نیل آبراهی   )کانال سوئز کنونی ( بسازند که آثار آن وکتیبه مربوط به اتمام این آبراه که صدها سال دایر بود و بر اثر توفان شن پر شده است به دست آمده و موجود است. در طول این کانال تخته سنگهای تراشیده شده به دست آمده که در آنها تاریخ اتمام هر قطعه از آبراه حک شده است و این سنگها در دست است. در یک سنگ نبشته آمده است که روز افتتاح آبراه، 26 کشتی از آن عبور کردند و این نوشته به چهار زبان و دو خط است )میخی و هیروگلیف(. از همین دوران اثری به دست آمده که عبارت است از مخلوطی از علامت ایران (بالهای باز شده مرغ با سرانسان و کلاه پارس) و علائم قدیم مصر علیا و مصر سفلی که نشانه وحدت مصر واحد با امپراتوری ایران است. لوح در قرن 20 به دست آمده است. وی در سنگنبشته هایش در « دریای سرخ - نیل » داریوش به مناسبت پایان آبراه مصر خود را داریوش پسر ویشتاسپ هخامنش )ویشتاسپ در فارسی امروز به گشتاسپ تبدیل شده است) خوانده که از همان زمان احترام عمیق به پدر و بکار رفتن نام او پس از نام فرد در جهان رواج یافته است. معبدی که داریوش در مصر ساخت، هنوز تقریبا به طور کامل درمنطقه واحه موجود است . وی به ادیان مصر احترام گذاشت و هیچگاه دین مزدیسنای ایرانی ) زرتشت ( را در آنجا تبلیغ نکرد .

دعای داریوش بزرگ

خداوند این کشور را از گزند دشمن دروغ و خشکسالی به دور نگهدارد

 

روزهای برگزیده بر اساس باورهای دین زرتشتی

سخنرانی موبد خورشیدیان درباره ی معنای روزها
        
   

 مهراب وحیدی –  موبد اردشیر خورشیدیان در آیین جشن شهریورگان کوشک ورجاوند که با همکاری سازمان فروهر و انجمن زرتشتیان تهران برگزار شد سخنرانی کاملی درباره­ی معنای روزها انجام داد که متن کامل ان را می­توانید در ادامه بخوانید .

باسپاس از  گرامی سازمان فروهر و انجمن زرتشتیان تهرا ن  وهمه کسانی که  به  برگزاری این  روز خجسته   «گرامی داشت  روز پدر»  درمکان کوشک ورجاوند  یاری رسان شدند و درود وسپاس از شما بهدینان ارجمند که از راههای دور ونزدیک برای شرکت دراین جشن فرخنده    حضور به هم رسانیده اید.   وعرض خجسته باد به همه   « پدران  گرامی »  دراین مجلس باشکوه  . وهمه  پدران نیک  رفتار  سراسر    گیتی   .   

دردین زرتشتی  همه انسانها بسته به درجه  پارسایی ، به یک نسبت میتوانند، سپندینه ( پاک وسازنده ) باشند وکسی را برکسی دیگر برتری نبوده و  نیست . ازسویی دیگر هربهدین   «خویشکاری » دارد که درطی زندگی  به گسترش  راستی ها و استقرار  نیکی ها درجهان کوشش نماید و « سپنته من  وار » راستی جویان را پشتیبان و با نیک  اندیشان  جهان  همازور باشد.   برپایه این دواصل   دین ،    بین مازرتشتیان  رسم نبوده  ونیست که سال را با نام کسی آغاز کنیم، یا روزی  که  برای بزرگداشت پدر  یا  مادر  یا  هر مناسبت سپندینه دیگری  نام گذاری میشود ،  به مناسبت زایش یا  درگذشت  بزرگی    انتخاب نماییم .  بلکه  همواره  نام  ایزدی (ستودنی ) یکی از روزهای ماه  ، برای  نامگذاری  ایام   به  یاد  ماندنی  برگزیده میشده است .

 زرتشتیان زمان را یک پارچه نمی بینند و جدا جدایا گاه به گاه (فرصت )  میدانند . ازاین دیدگاه «گاه شمار زرتشتیان» به  «گاه» اهمیت بسیار میدهد  وازاینرو سرودهای  سپندینه اوستا   با «سرایش »همراه  است .  نوازنده موسیقی نیز  هر«گاه» را فرصتی میداند که « نتی»  را بنوازد  یا  با« سکوت به جا  وبه اندازه  »  برزیبایی و شکوه    و  تاثیر  سرود   و نغمه    بیافزاید .  این گاه شماربه مردم   می آموزد   که درزندگی   از هر «گاه» بهره برده، موسیقی زندگی خود رابه  زیباترین شکل  و با با شکوه ترین آوا ، به  بارنشانند.

 گاه شمار زرتشتیان  دارای 12 ماه سی روزه و  یک گاه  5 روزه است  که هرروز آن  به نامی ستودنی( ایزدی  ) اختصاص یافته ،  و هر روز  به پنج گاه   کاملا طبیعی  بخش شده  وزرتشتی    با نام و یاد  خدا وسرودن  سرودهای سپندینه   اوستا  ، تلاش  روزانه  خود  را  آغاز میکند  و درتمام شبانه   روز کوشش دارد  که  با مفاهیم  ایزدی آنروز  همگام  و با مفاهیم  ضد آنروز که «دیوی » خوانده میشود،  به مبارزه  پردازد : روز اردیبهشت باراستی  همساز و بادیو  دروغ نبرد  کند. روز وهومن، نیک منشی  پیشه کرده  و  با دیو بدمنشی می ستیزد  وهمین گونه الی آخر.   براین پایه  ،گاه شمار  زرتشتی علاوه براینکه  همانند دیگرتقویمهای جهان ،روز  شماراست . روش  انسانی زیستن و به تعالی رسیدن  را  نیز یاد آور میشود  و  درنتیجه  یک تقویم  فرهنگی  انسان ساز  استکه   چنانچه به مفاد آن عمل شود  ، راستی   ونیکی   به بار می نشاند.  

  ازآنجا که  نام ماه های  این گاه شمارفرهنگی ،از بین نام های سپندینه  روزها  انتخاب شده  است .  هرروز ماه  که با نام ماه  برابرشود ، زرتشتیان  به مناسبتی  ستودنی تر ،جشن میگیرند  .  تقریبا  هردو ماه یکبار  به مدت پنج روز   مراسم «گاهانبار  خوانی» را به انجام میرسانند و در شش چهره    درسال به دیگران بسته  به توان مادی ومینوی خویش، « بار»میدهند. روزنخست  تیرگان  به  یاد  شهدای  جنگ  با تورانیان  و  اورمزد واسفندماه به یاد شهدای حمله  تازیان ، «پرسه همگانی» برگزار میکند.

 روز اورمزد وفروردین ماه را آغاز سال ملی  وجشن  زایش اشوزرتشت را نوروز بزرگ ، ویژه زرتشتیان می شناسند. سیزده بدر ،روز تیرایزد وفرودین  ، روز گرامی داشت طبیعت ، به  دشت وصحرا میزنند.

 روز نوزدهم فروردین   (فرودک )  را روز هماروانان وفروهران و بیاد روان وفروهر جوانمردان و پارسایان  شهدای تاریخ    پرافتخار ایران ،  به آرامگاه میرود.

جشن اردیبهشت گان  ،روز بزرگداشت  اشویی (راستی وپاکی وعشق اهورایی ) است  که آتش  مقدس نماد آنست ، دراین روز موبد ودهموبد به  جمع کردن 16آتش صنوف گوناگون  درشهر  می پرداختند و بهدینان  به آتشکده ها رفته  و «اشویی »  را گرامی  میدارند .

روز سروش ایزد از  ماه اردیبهشت   روز  حمایت از پرندگان  است .جشن خردادگان روز گرامی داشت دانش وخرد و جشن تیرگان  روز  مراسم زیبای   آبریزان  وبزرگداشت  عظمت فرهنگ  آرش کمانگیر است ، بهدینان  نخی هفت رنگ به  دست می بندند که  در روز باد ایزد ازدست باز کرده   و  به باد می سپارند.

جشن امردادگان  ، روز گل وگیاه  است  .

جشن شهریورگان  ، روز شهریاری برخویش وتسلط برنفس  «روز  پدر»   بهدینان  است .

 جشن مهرگان  روز «عشق » است ،عشقی  که  با مهر   راستین همراه بوده   و  باپیمان هم    پیمان است  .

 جشن آبانگان  روز گرامی داشت آب  . جشن آذرگان  روزگرامی داشت آتش  مادی است .

 جشن  دیگان   درماه دی  چهارروز است :شب یلدا شب  جشن دی به آدر است . دی به دین روز بزرگداشت دین یا  وجدان است  که بزرگترین نعمتی است که خداوند به بشر     بخشیده  و ماموریت  پیامبران    بیدار کردن این بخش  ازقابلیت   کم نظیر بشر بوده   است .  دی به مهر روز گرامی داشت مهر   وفروتنی  است .  دی  به آذر   روز درک وگرامی داشت    آتش های مینوی است . 

  روز بهمن از ماه بهمن  وجشن بهمنگان  نزد ایرانیان  روز حمایت از حیوانات  نامگذاری شده که مورد پذیرش انجمن موبدان نیز میباشد.   روزمهر از ماه بهمن ،جشن سده ، روزگرامی داشت کشف آتش    که یکی ازمهمترین و بزرگترین و  کارسازترین  کشفیات بشر  است ،می باشد  .

  جشن اسپندگان  ،  روز گرامی داشت مقام مادر  وبزرگداشت  زن   است.

روز رام  ایزد و اسفندماه روز درختکاری است. 

 و  پنج روز آخرسال یا گاه گاتابیو ، روز  هایی   برای رسیدگی  اندیشمندانه  به کارهای انجام گرفته   در سالی که   گذشت    و   درس گرفتن  از   برای سال آینده   و شرکت در گاهانبار همس پس میدیوم گا ه  و   خانه تکانی  راستین     درون وبرون است . 

موضوع  انتخاب  برخی از روزهای  برگزیده براساس  باورهای  دین سپندینه زرتشتی در انجمن موبدان تهران ، اززمانی آغاز گردید که  ازسوی  گرامی  شهرداری تهران  وچند NGo   روز26 دیماه (جشن بهمگان) برای روز حمایت از حیوانات  و برای  روزحمایت ازپرندگان روز 15  اردیبهشت را انتخاب شده بود  و نوشته بودند   که جوانان ایرانی بشدت  روز والنتین را   علاقه مند هستند که   روز عشق  بدانند وبرخی   جشن اسفندگان را روز  عشق معرفی می نمایند  و از انجمن موبدان تهران  که تنها مرجع   مینوی (دینی وفرهنگی )، عرفی ورسمی وقانونی جامعه زرتشتیان ا یران می باشد، درخواست کرده بودند که دراین چند مورد  نظررسمی   را  اعلام و ارسال دارد  . انجمن    موبدان  بنا  برتکلیف  دینی ووظیفه  قانونی،   به پژوهش   پرداخت  و   باتوجه به اصول باورها  وفرهنگ زرتشتی،   پس ازمدتی   ، پاسخ   کارشناسی ورسمی   تهیه و  دراختیارخواستاران  وپژوهشگران    قرار داد  .

دردین زرتشتی   ، ایزد سروش  ، پیام رسان   شناخته شده  و  خروس   نماد زمینی   آنست .دراوستای برساد ، هر امشاسپند که ازفروزه های جاودانه اهورامزدا میباشند  با چند ایزد  (ستودنی های مینوی ) همکار شناخته شده اند که میخوانیم « به خشنودی مینوی اردیبهشت بلندو آدر وسروش وورهرام »  بنابراین  دلیل ،بسیاردقیق وکارشناسی ، روز سروش ازماه اردیبهشت که برابر روز 16 اردیبهشت  تقویم رسمی خورشیدی است ، روز  پرندگان  تایید و  معرفی شد. 

درمورد روز  مادر  و زن  نیز  از دوران باستان  روز سپندارمزد از ماه اسفند(جشن اسفندگان )  را روز زن  ومادر اعلام کرده و به روز مزد گیران  معروف بود ه که  بانوان گرامی  دراین روز به تخت می نشینند  و کارهای منزل  را مرد ان  خانواده انجام میدهند و مقام مادر وزن را گرامی داشته میشود . وازآنجا که  عشق به مردان محدود نمیشود وبانوان  گرامی  نیز   به شوهر وفرزند وخانواده   عشق می ورزند وازهمه بالاتر «مهر وعشق »    مفهومی بسیارگسترده تروفراتر از عشق زمینی دارد. وعشق به اهورامزدا ،  به  راستی و نیکی ،عشق به   محیط زیست و دیگر مردمان جهان ،عشق به میهن  و همه هستی  هم،   جزیی ازواژه عشق ایرانی که برخواسته از واژه «اشا»   شناخته میشود  و  درفرهنگ زرتشتی  لازمست  با عهد وپیمان همراه  و از«مهرودروج » به دور باشد، میباشد .ازاینرو ،  تصویب شد که  باید اجازه داد که جشن اسفندگان روز گرامی داشت مقام مادر وبزرگداشت زن  باقی بماند و جشن مهرگان یعنی روز مهر از ماه مهر که دهم مهر   تقویم ملی است  « روزعشق» ایرانیان معرفی واعلام  گردید.  

 مورد دیگر   جشن بهمنگان بود که درتقویم ایرانی  روز حمایت از حیوانات شناخته شده است  که چون دردین زرتشتی  امشاسپند بهمن موکل حیوانات میباشد، نامگذاری  این روز  ، کاملا مناسب  فرهنگ  ، شناخته شد واعلام گردید.   

   دراینجا  تنها  برسر روز پدر  مشکل بسیار مهمی  پیش آمد؟   چرا که آنگونه که پژوهش شد ،ظاهرا  روز  پدر در  فرهنگ زرتشتی وجود نداشته  وتنها چندسالی پیش ، جشن بهمنگان روز پدر زرتشتیان  معرفی شده  و کم وبیش برگزار می گردیده است ،  که  انتخاب  روز حیوانا ت ،  دراین روزسپندینه،  بسیار  درست  ومنطقی   مینمود  و شایسته   نبود که جشن بهمنگان هم روز حیوانات  باشد وهم روز پدر  ،ازاینرو  انجمن موبدان پس از مدتی   پژوهش  ومشورت ،  روز شهریوراز  ماه شهریور یا جشن شهریورگان  را روز پد رانتخاب واعلام  نمود.  چرا که همانگونه که روزمادر  با امشاسپند سپندارمزد که  نماد  مهرورزی وازخود گذشتگی   که بیشتر ویژه  بانوان  است ، متناسب  میباشد،   روز شهریور امشاسپند نیز  که به مفهوم شهریاری برخویش و تسلط برنفس  و ازویژگیهای   مردان   غیرتمند و  باهمت و  بافرهنگ   میباشد،  برای روز پدر مناسب تر تشخیص وتصویب  و اعلا م گردید. 

   برهمه ما بهدینان شایسته است  که  این چهار روزعزیز  دیگر   در گاه شمار زرتشتی را نیز   همواره  به یاد  بسپاریم  و کوشش کنیم که «روز پرندگان« ،« روز پدر» ، «روزعشق  » و « روز حیوانات   » را   نیز گرامی داشته   و به شایستگی به تکالیف  دینی وفرهنگی و  خویشکاری  انسانی خویش عمل نماییم .          

ازانجمن ها وسازمان ها وانتشارات   زرتشتیان  سراسر کشور  ،  درخواست داریم  که  گاه شمار  سال دیگر،  را  با مشورت با انجمن موبدان تهران   هماهنگ  کنند .  و از همگی شما باشندگان گرامی  وبهدینان ارجمندنیز  درخواست داریم که  هرگونه انتقاد  و   پیشنهادی درمورد  نه تنها  این چهارروز   انتخاب شده  ، که درمورد روزهای دیگر که  دربخش نخست  به آگاهی رسید،     دارید   .

  حداکثر  تا تاریخ  آخر مهرماه  امسال  به انجمن موبدان تهران  کتبا اعلام دارید  .که  مانند همیشه تاریخ ،این هم اندیشی مسئولا نه  بین  دین باوران ودین یاوران   بهدین   با  انجمن  موبدان  ، موجب همازوری بیشتر  و  شناخت بهتر  راستی ها     و بهبود   مدیریت  مینوی  جامعه  ،  خواهدشد  . 

 بی صبرانه     چشم به راه   دیدگاههای  کارشناسی   شما هستیم    . 

     مهر افزون  .  راستی پیروز    .

  ایدون باد . ایدون ترج باد  :  

   موبد دکتراردشیرخورشیدیان   . رییس انجمن موبدان تهران .

 کوشک  روانشاد دکتر   ورجاوند تهران . شهریور ا مشاسپند وشهریور  ماه   3747 دینی زرتشتی  . 30  /ا مرداد/  88 هجری خورشیدی  .بزرگداشت همگانی  روزپدر زرتشتیان