آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

معیار های شادی جهانی میزان رضایتمندی مردم از زندگی

شادترین مردم جهان در کدام کشورها زندگی میکنند؟

چرا شاد هستند و شادی چگونه به زندگی آنان راه یافته است؟

 

مجله اقتصادی "فوربس" مردم ‌10 کشور جهان را به عنوان شادترین ساکنان این کره خاکی اعلام کرد. یکی از معیارهای انتخاب این ‌10 کشور به عنوان شادترین کشورها در جهان، میزان تولید ناخالص داخلی در این کشورها بوده است. کارشناسان مجله اقتصادی "فوربس" طی تحقیقات خود اعلام کردند که ساکنان ‌10 کشور جهان، جزو شادترین و خوشحال‌ترین مردم روی کره زمین به شمار رفته و با توجه به بحران اقتصادی رو به رشدی که جهان را در بر گرفته، مردم این ‌10 کشور باز هم شاد هستند.

  ساختمان فوربس در نیویورک

نمایی از ساختمان فوربس در نیورک

 

بنابر گزارش رسمی مجله "فوربس"، کشورهای دانمارک، فنلاند و هلند در صدر این لیست قرار داشته و پس از آن سوئد، ایرلند، کانادا، سوئیس، نیوزلند، نروژ و بلژیک به ترتیب در رده‌های بعدی قرار دارند.

این در حالیست که بر اساس گزارش مجله فوربس، میزان رضایتمندی مردم از زندگی در دانمارک 90.1 درصد، فنلاند 85.9 درصد، هلند 85.1 درصد، سوئد 82.7 درصد، ایرلند 81.1 درصد،‌ کانادا ‌78 درصد ، سوئیس 77.4 درصد، نیوزلند 76.7 درصد، نروژ 76.5 درصد و در بلژیک 76.3 درصد است.


گفتنی است، یکی از معیارهای انتخاب این ‌10 کشور به عنوان شادترین کشورها در جهان، میزان تولید ناخالص داخلی در این کشورها بوده است، چرا که به عنوان مثال دانمارک با داشتن ‌68 هزار دلار تولید ناخالص داخلی در سال ‌2009 میلادی به عنوان اولین کشور در صدر قرار گرفته است. یکی دیگر از معیارها، میزان ساعت کاری در هفته است، به طوری که در کشورهای اسکاندیناوی مردم کمتر از ‌37 ساعت در هفته کار می‌کنند، ولی در کشورهایی نظیر چین مردم بیش از ‌47 ساعت در هفته کار می‌کنند، اما همچنان از زندگی می‌نالند و از نوع زندگی خود ناراضی هستند.

علاوه بر این، میزان نرخ بیکاری در کشورهایی نظیر دانمارک دو درصد، در نروژ 2.6 درصد و در هلند 4.5 درصد است اما این میزان بر اساس اعلام وزارت کار آمریکا در این کشور هم اکنون ‌9 درصد تخمین زده شده است. به همین دلیل گفته می‌شود که این ‌10 کشور جزو بهترین و شادترین مناطق روزی زمین به شمار می‌روند و میزان طول عمر مردم در این ‌10 کشورها ، ‌85 تا ‌90 سال است.

1. دانمارک "Denmark"

 
میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 90.1
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 92.3
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $68,362
نرخ بیکاری: 2%

 

کشور پادشاهی دانمارک در صدر این گزارش قرار دارد و بر اساس پژوهش های انجام شده، شادترین مردم دنیا در دانمارک زندگی می کنند. دانمارک در حدود 5.5 میلیون نفر جمعیت دارد و درصد فقر در این کشور بسیار ناچیز است. براحتی میتوان فهمید که چرا دانمارک شادترین مردم جهان را دارد چرا که سطح آموزش و پرورش در این کشور بسیار بالاست. مدارس از کیفیت بالای آموزشی برخوردارند و میزان شهریه مدارس خصوصی با توان مالی مردم سازگار است و مردم این کشور هم از درآمد خوبی برخودار هستند. دانمارک با کشورهای آلمان، سوئد و نروژ هم مرز است. متوسط عمر افراد در حدود 78 سال میباشد. در آمد سرانه مردم دانمارک 34.600 دلار در سال است. دانمارک از دموکراسی، برابری اجتماعی و محیط صلح آمیزی برخوردار و کشوری شکوفا و آباد است

 

 


2.
فنلاند "Finland"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 85.9
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 88.0
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $55,344
نرخ بیکاری: 6.4%

از نظر روحیه شاد و سطح زندگی مردم فنلاند در رده دوم جهان قرار دارند. دارای 5.200.000 نفر جمعیت است و متوسط طول عمر افراد 79 سال و درآمد سرانه مردم این کشور 30.900 دلار است. دارای مرز مشترک با سوئد، روسیه، استونیا و نروژ میباشد. این کشور از نظر استاندارد های بهداشت و پزشکی و آسایش مردم در سطح بسیار بالایی قرار دارد و فقر در این کشور تقریبا قابل ذکر نیست.

 


3.
هلند "Holland"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 85.1
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 88.2
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $55,453
نرخ بیکاری: 4.5%

هلندی ها نیز سومین رده از این لیست را به خود اختصاص داده اند. حکومت هلند پادشاهی مشروطه‌است که در آن شاه یا ملکه نقشی در سیاست ندارد و تنها نماد ملی است. هلند در واقع یک دلتای سرسبز است که رودخانه‌هایی چون راین از میان آن می‌گذرد. از این رو هلند کوه ندارد و ارتفاع بلندترین تپه در جنوب این کشور ۳۲۲ متر بیشتر نیست.

 

4. سوئد "Sweden"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 82.7
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 85.6
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $54,908
نرخ بیکاری: 6.4%

مردم سوئد چهارمین کشور شاد و سرزنده جهان هستند. دارای 9 میلیون جمعیت و متوسط طول عمر 81 سال و درآمد سرانه افراد این کشور 28.900 دلار میباشد. این کشور مالیات بسیار بالایی از شهروندان خود دریافت میکند اما در عوض یکی از بهترین سیستم های سلامتی و بهداشت در اروپا را داراست. مزایای دریافتی و کار و شرایط مناسب آن خنده بر لبان شهروندان سوئدی میآورد. مردم این کشور براستی از آزادیها و حقوق قانونی برخوردارند. مردم عادی این کشور در صورت تمایل میتوانند نامه های رسمی نخست وزیر را ببینند! سوئد با کشورهای دانمارک، نروژ و فنلاند هم مرز است

 

5. ایرلند "Ireland"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 81.1
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 91.4
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $63,788
نرخ بیکاری: 6.2%

ایرلندی ها پنجمین کشور شاد جهان هستند. ایرلند با 4 میلیون جمعیت و متوسط عمر 78 سال و درآمد سرانه 41.000 دلار در سال و اقتصاد کاملا باز و سیستم آموزشی بسیار بالا و سطح زندگی قابل مقایسه با استانداردهای اروپایی، توانسته است که آسایش و آرامش و شادی را به مردم کشورش به ارمغان بیاورد. مشکل مسکن وجود ندارد و درجه فقر و بیکاری بسیار پائین است. متوسط طول عمر افراد 80 سال و در آمد سرانه مردم این کشور 35.700 دلار میباشد ادامه مطلب ...

شناسه ایرانی زرتشتی

شناسه ایرانی زرتشتی

 

نوشتار زیر بنام « شناسه ایران زرتشتی » از سوی مرکز زرتشتی کالیفرنیا و شورای فرهنگ ایران بیرون داده شده . ما این نوشتار مهم را برای رسائی بیشر با تغیرات کوچکی در ایجا میاوریم.

*******
هویت ملی ریشه در فرهنگ و فرهنگ ریشه در تاریخ دارد. فرهنگ هر ملتی مجموعه ایست از اندیشه, گفتار و کردار آن ملت که از دیرگاه و در درازای هزاره‌های تاریخ به گونه نوشتاری یا گفتاری به ما رسیده است. فرهنگ ایران از دو بخش بنیادین ساخته شده است:
1- فرهنگ ایران زرتشتی با پیشینه‌ای (تاریخی) نزدیک به(4000)سال در بر دارنده شش سلسله ایرانی پیشدادیان, کیانیان,مادها، هخامنشیان, اشکانیان و ساسانیان.
2- فرهنگ ایران اسلامی با پیشینه‌ای نزدیک به(1400 ) سال در بردارنده‌ی 89 سلسله که بیشتر آنها ایرانی نیستند

.
فرهنگ ایران زرتشتی
فرهنگ ایران زرتشتی از دو بخش بنیادین و متفاوت دینی و فرهنگ تاریخی
ساخته شده است:
1 - آیین زرتشت که بخش دینی و فلسفی فرهنگ ایران زرتشتی را ساخته مجموعه‌ای از سرود ه های اندیشه برانگیز اَشو زرتشت است که بر پایه خرد و جهان بینی اشو زرتشت و تنها در کتابی به نام گات‌ها به یادگار مانده, راه و روش به زیستی انسان و به سازی جهان را بر پایه سه بنیاد خلل ناپذیر و جاودانه‌ی اندیشه نیک, گفتار نیک و کردار نیک پیشنهاد می‌کند.
2 – آداب و رسوم زرتشتیان که بخش تاریخی فرهنگ ایرانی زرتشتی را تشکیل می‌دهد, مجموعه‌ای است که بیشتر بیرون از چارچوب آیین اشو زرتشت و متاثر از شرایط سیاسی, اجتماعی و اقتصادی دوره‌های گوناگون تاریخ چهار هزار ساله پس از اشو زرتشت, توسط افراد متفاوت نوشته شده و در کتاب‌های گوناگون همچون ارداویراف نامه, دینکرد و وندیداد حفظ شده است. بعضی از نوشته‌های این کتاب‌ها در راستا و چندی از آنها بر خلاف آموزش‌های اشوزرتشت در گات‌ها است.
بنابراین باید به آنها از دیدگاه تاریخی نگریست نه از دیدگاه د ینی
.

بر پایه این آگاهی ها، این نوشتار در دو بخش بنیادین دینی (آیین اشو زرتشت) و تاریخی (آداب و رسوم زرتشتیان) تهیه شده, در دسترس دوستداران فرهیخته و ارجمند فرهنگ ایران قرار داده می‌شود تا از آموزش‌های راستین اشو زرتشت آنگونه که هست, آگاه گردند.

ایران و آیین زرتشت
آیین زرتشتی برخاسته از ایران است, بنابراین فرهنگ نیاکان ایرانیان برخاسته از فرهنگ و آیین زرتشتی می‌باشد. از آنجا که این فرهنگ خردگرا و با پیشرفت دانش در جهان امروزی هماهنگی دارد از سده‌های پیشین همواره مورد توجه بوده است و چون با آزاد اندیشی, آزادگی و دموکراسی سازگار است, به ویژه از دهه گذشته بیشتر مورد توجه بسیاری از دانشمندان روشن بین, دولت سالاران و سازمان‌های پیشرفته‌ی جهان قرار گرفته است. امید می‌رود چنین فرهنگی پاسخگوی نیازمندی‌های روز افزون مردمان خردمند و دل آگاه در جهان امروزی باشد.

بنیادهای آیین زرتشت
آیین زرتشتی پیش از آنکه فلسفه‌ی دینی به معنی امروزین آن باشد, نمایانگر راه و روش‌های به زیستی است که بر پایه‌های خرد و معنویت بنیاد گذاشته شده, بازتابنده جهان بینی فرزانه ا‌ی فرهیخته‌ از سرزمین ایران به نام اَشو زرتشت از دودمان اِسپنتمان و از نژاد آریایی است. آموزش‌های این پیام‌آور مهر و راستی برای خوشبختی و پیشرفت و شکوفائی همه‌ی مردم جهان بوده و از آنِ گروه و ملیت ویژه‌ای نیست.

گات‌ها و اوستا
گات‌ها نام سرودهای خردگرا و اندیشه برانگیز اَشو زرتشت و بنیاد دین بهی (زرتشتی) است. نوشتار های دیگر دینی زرتشتیان رویهمرفته فرهنگستانی از دانش و باورهای دینی ایرانیان باستان می‌سازند که اوستا نامیده می‌شود.
بهدین
واژه‌ی بهدین به معنی کسی که بینش درونی (وجدان) نیک دارد. نامی است که در اوستا پیرو اشو زرتشت را با آن خوانده‌اند. از این رو شایسته است که پیروان این آیین (بهدینان) در به سازی جهان و به زیستی مردمان بکوشند. دین بهی, آئین اختیار است نه دین جبر و زور. در این آیین هرکس با خرد و آزاد اندیشی, می‌تواند راه زندگی و یا دین خود را برگزیند. « خرد راهنمای آدمی در انتخاب راه نیک و بد است. » (گات‌ها – هات 31 بند 12)

آموزش‌های اشوزرتشت
آموزش‌های اشوزرتشت بر پایه‌های خرد و انسانیت و بر سه اصل
اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک بنیاد نهاده شده است.
در گات‌ها آمده است:
« راه در جهان یکیست و آن راستی است. پیروی از راستی و درستی بهترین راه زندگانی و خوشبختی است.» (گات‌ها- هات 43 بند 9)

دو نیروی همیستار (متضاد)
در گات‌ها، نیکی و بدی زاییده اندیشه‌ آدمی دانسته شده، منش پیش‌برنده و نیک (سپنتا مینو) در برابر منش کاهنده و بد (انگرهه مینو، اهریمن) است. بنابراین نه دو خدایی در آیین زرتشتی جایی دارد و نه اهریمن در برابر اهورامزدا، آفریدگار یگانه‌ بی‌همتا گذاشته شده است. (گات‌ها – هات 30 بندهای 3، 4 و 5)

اشا یا هنجار هستی
اَشا در بینش اشو زرتشت هنجار (نظم) هستی است. قانونی که در سراسر آفرینش بر همه هستی‌ها فرمان می‌راند. باید دانست که برهم زدن نظم جهانی، زیان‌هایی به بار خواهد آورد که نمونه‌ای از آن آلوده ساختن محیط زیست است. خوشبختانه امروزه دانشمندان افزون بر اینکه به وجود قانون اشا پی برده‌اند، راه جلوگیری و چاره بسیاری از رویدادهای ناگوار را که زیان‌‌های جانی و مالی در پی دارند، به مردم نشان داده‌اند. : باید دانست که دانشمندان هرکدام در زمینه‌ی کاری خود می‌کوشند تا بخشی از این هنجار را بشناسند. بنابراین می‌توان گفت که اشا دانش کاملی است که بر جهان فرمانروایی می‌کند. اگر مردم این دانش را بیابند و با منش نیک زندگیشان را با آن هماهنگ کنند، به بهترین زندگی دست می‌یابند: (سرود اشم وهو و گات‌ها هات 28 بند 1)

رسایی وتکامل
برای پرورش و پالایش، روان آدمی باید گامه‌هایی را بپیماید تا به پایگاه خرداد(رسایی وکمال معنوی) برسد. این فرایند پویا بر پایه اصل تکامل ادامه دارد. «پاداش نیکان رسیدن به کمال راستین (خرداد) و نیروی درونی و مینوی (شهریور)است.» (گات‌ها – هات 31 بند 21) ـ « تنها با نیک اندیشی (بهمن) ودلی پاک (اسفند) می‌توان به رسایی و کمال مینوی (خرداد) رسید.» (گات‌ها – هات 33 بند 5)

آزادی اندیشه، اراده وگزینش
آزادی ارزشمند‌ترین داده‌های اهورایی به شمار می‌آید و هیچکس حق ندارد آنرا از دیگری بگیرد. در گات‌ها، هات 30 بند 2، اشوزرتشت مردم را در گزینش راه آزاد می‌خواند و آرزو می‌کند که مردم به یاری اهورامزدا و با خرد خود در گزینش راه نیک کامیاب گردند.

حقوق بشر
آیین زرتشتی مردم را از هر رنگ، نژاد، ملیت و دینی که باشند برابر دانسته و برتری هر کسی را در نیک ‌تر بودن اندیشه، گفتار و کردار می‌داند. در نوشتار‌های دینی بارها خرسندی، شادمانی و رستگاری مردم در سراسر جهان آرزو شده است. کورش بزرگ با پیروی از آموزش‌های اخلاقی و انسانی اشو زرتشت نخستین منشور آزادی حقوق بشر را در 2500 سال پیش صادر کرد. «خداوند آزادی را برای مردم آفرید.» (گات‌ها – هات 31 بند 11)

پاسداری از زندگی و جهان
در آیین زرتشتی ارجمندی جایگاه انسان تا جاییست که زنان و مردان نیک در پیشبرد نیکی و پاکی همکار و همیار اهورامزدا دانسته شده‌اند. در دین بهی جهان جایی مقدس و زندگانی ارمغانی اهورایی است. بنابراین شایسته است از جهان و زندگانی به خوبی نگهداری و پاسداری کرده, جهان را آبادتر و چراغ زندگانی را فروزانتر از پیش به آیندگان سپرد. آرمان انسان آبادگردانیدن جهان و خرسند کردن جهانیان (هات 28 بند 1) و در اوج آن رسیدن به خدا و پیوستن به اوست (گات‌ها – هات 45 بند 11) «اهورا مزدا دوست مهربان و یاور همه است.» (گات‌ها – هات 43 بند 14)

برابری زن و مرد
در آیین زرتشتی, زن و مرد برابر و دارای حقوق یکسانند. هرجا که اشوزرتشت با مردم سخن می‌گوید زن و مرد را هر دو با هم یاد می‌کند. در نامه‌های دینی نیز از زنان و مردان نیک و نیک منش هر دو نام برده شده است. (گات‌ها – هات 30 بند2)

شادی و شادکامی
در آیین زرتشتی خداوند جهانِ شادی بخش را آفرید و در پرتو منش پاک و مهرِ (عشق) جهان آفرینِ خود در آن آسایش و آرامش پدید آورد وشادی را برای مردم آفرید. (گات‌ها – هات 44 بند 6)

داریوش بزرگ با آموختن چنین آموزش‌هایی در کتیبه خود می‌نویسد که خدای بزرگ است اهورامزدا که این جهان را آفرید که شادی را برای مردم آفرید. با چنین دانشی, او از اهورامزدا می‌خواهد که کشور را از دروغ و خشکسالی نجات دهد.

ایستادگی در برابر دروغکاران (بدکاران)
در آیین زرتشتی هنگام برخورد با دروغکاران (بدکاران), سفارش شده که نخست با مهر و دوستی آنها را راهنمایی کرد. چنانچه ایشان از رفتار بد خود دست نکشیدند, بایستی به سختی در برابر آنها ایستادگی و مبارزه کرد تا نتوانند آسیب برسانند.« برای پیشبرد راستی باید در برابر دروغکاران ایستادگی کرد.» (گات‌ها – هات 43 بند 13)

تازه کردن, پویایی و نوگرایی
یکی از آموزه‌های دین بهی (زرتشتی) تازه کردن, پویایی و نوگرایی بوده, به نوسازی و تازه گردانیدن جهان سفارش شده است. در این آیین واپس گرایی و ایستایی زشت بوده, نکوهیده می‌شود. در گات‌ها, هات 30 بند 9 آمده است: « باشد تا از از کسانی شویم که این زندگانی را نو و تازه می‌کنند. ای اندیشمندان, ای خردمندان و ای آورندگان خرسندی از راه راستی و درستی بیایید همگی هم رای و همراه با دانش درونی دارای یک آرمان شویم و. آن نوسازی جهان است.»

تقدیر و سرنوشت
در بینش اشوزرتشت هر کسی سرنوشت خود را با اندیشه, گفتار و کردار خویش می‌سازد. اگر چه رفتار آدمی اختیاری است, اما بازتاب آن جبری است که برابر با هنجار آفرینش (اشا) و قانون کنش و واکنش انجام می‌شود.«بهترین زندگی (خوشبختی) و زندگی بد (بدبختی) را هرکسی با دست خویش برای خودش فراهم می‌آورد.» (گات‌ها – هات 31 بند 20)

نگهد اری و نگهبانی از محیط زیست
در هات 32 بند 10 از گات‌ها برای نگهداشت (حفاظت) محیط زیست به عنوان یکی از بایسته‌های دینی بسیار سفارش شده است. در همه نامه‌های دینی زرتشتیان نیز پدیده‌های سودمند و زندگی بخش گرامی داشته شده, پاک نگهداشتن آنها را یکی از بایسته‌های دینی به شمار آورده‌اند. در پایان به این نکته اشاره می‌شود که: پیام اشوزرتشت سرشار ازمهر و امید و شادمانی و خوشبینی است.

"Zoroastrian Identity "
Issued by
California Zoroastrian Center

شادی در فرهنگ زرتشتی

مفهوم شادی و نشاط در جهان بینی زرتشتی(شادی اهورا داده).


در کتاب دینکرد(:یکی از نسک پهلوی که درون مایه فلسفی دارد) به تناوب گفته می شود که شادی و نشاط رمز بالندگی و نیکبختی مردمان است،چه کامیابی و پیروزی ایرانیان باستان را برخاسته از همین شادی و نشاط می داند...

اگر با نگاهی تیزبینانه به نثر اوستا و نسک پهلوی و نیز آیین های مذهبی زرتشتیان بنگریم،نیک در خواهیم یافت که سخن دینکرد پُر بی راه نیست.چه در آیین های کیش زرتشتی اندوه،گریه و مویه جای و جایگاهی ندارد.در همه جای این نسک سخن از «یسن»(1) و نیایش شادی آفرین مردمان به پیشگاه اهورامزداست،چنانکه می توان چکیده ی پیام اوستا را دعوت به پرستیدن خداوند از سر شوق و علاقه دانست،نه بندگی کردن از سر عجز،همراه با ترس و مویه و لابه،زیرا که پرستیدن اهورامزدا سبب شادی و نشاط در مردمان می شود.

آنگاه که اشوزرتشت پیام دعوت خویش را در میان مردمان آریایی آشکار ساخت،ایشان گرفتار گمراهی ها و باورهای شرک آلود بسیاری بودند.آن مردمان برای خدایان پنداری خویش قربانی و فدیه می دادند و خویشتن را تسلیم سرنوشت و زمان می پنداشتند. پیامبر پاک سرشت کوشید تا بسیاری از آن ناهنجاری ها را از چهره ی جامعه بزداید و زندگی توده ی مردمان را از چنگال جهل و خرافه پروری اوسیج ها و کرپن ها رها سازد.آن وخشور آداب و رسوم خداپسندانه،خردمندانه و انسانی را جایگزین بسیاری از آن کژرفتاری های پیشین کرد.اشوزرتشت و پس از او مریدان و یارانش در انجمن مغان با پالودن سنت های زیبا و شادی آفرینی چون نوروز،مهرگان،سده و... از کج فکری های دیوپرستان،در این جشن های ایرانی،روحی تازه دمیدند.جشن هایی که تا پیش از آن میعادگاه نعره های مستانه و شب هنگام اُوسیجها در قربانگاه ها و مهرابه ها همراه با قربانی های خونین جانداران بی گناه و شُرب مواد سُکرآور بود؛جای خود را به شور پرستش خردمندانه خداوند جان و خرد داد.آن لانه های غمبار جهل و شرک،حریم ستایشی شاد از برای اهورامزدا گردید.

نور حقیقت گاتها،تاریکخانه انباشته از دروغ آن خدایان ترسناک،خون خوار و درنده خو را روشن ساخت.پرتوهای راستی پرده های سیاه و خاک گرفته ی دروغ را از هم درید، تخت های آن خدایان درهم شکست و جملگی سرنگون شدند.نسیم روح مفرح و شادی بخش اخلاق گرایی و انسان دوستی وزیدن گرفت.آورنده ی این نسیم به دلدادگان مزدا آموخت که جشن و شادی حقیقی،هنجاری است پیوند آفرین میان انسان با روان هستی(:گئوش اوروان) و نشان از احترام و سپاس گذاری انسان در برابر بخشش های جهان آفرین(گئوش تشن) است.

اما چرا «شادی»؟ اوستا،شادی را کرداری سپند(:افزاینده) می شمارد،زیرا که سبب افزایندگی نیروگان سپنتامینو است.برای درک این سخن بایسته است تا تعریفی فشرده از فلسفه ی پولاریته در هستی شناسی زرتشتی داشته باشیم.جهان هستی چنانکه از هات30 و 45 گاهان برمی آید جلوه گاه پیدایش دو نیروی اهورا آفریده کاهنده(:انگره) و افزاینده(:سپنته) است.نیروی افزاینده(:سپنتامینو) مبین فعل حرکت در هستی است و بن زندگی گیتی و حرکت جهان بسوی آبادانی،پیشرفت و بالندگی در راستای نیروگان اوست.دیگری نیروی کاهنده(:انگره مینو) است که جهان را به سوی سکون،ویرانی، پسرفت و نازندگی می کشاند.در برآیند این دو نیرو است که در عرصه هستی«زندگی و نازندگی»،«نیکی و بدی»،«سودمندی و زیانمندی»،«زشتی و زیبایی»،«حرکت و سکون» و... مفهوم و معنی پیدا می کنند.اساسا" در هستی شناسی زرتشتی از وجود نیروگان این دو نیروی همزاد اما متضاد افزاینده و کاهنده است که زندگی گیتی معنی پیدا می کند و انسان با واقعیت انسانی خویش در میان این دو نیروی افزاینده و کاهنده ایستاده است.فکری که از یک جهت می آید او را بسوی فراتر از واقعیت انسانی خویش،یعنی تعالی و جاودانگی می خواند و دیگری او را بسوی فروتر از واقعیت انسانی خویش یعنی سقوط،ذلالت و حرمان(:بی بهرگی و پوچی) می کشد.

اما در این میان خویشکاری انسان چیست؟ پاسخ گاتها روشن است،خویشکاری انسان حرکت در راستای «اشا» است.زیرا حرکت او در راستای اشا سبب تقویت و افزایندگی نیروی زندگی و جلوه های حیات در عالم هستی خواهد شد.نیستی زندگانی هستی، لاجرم نبود انسان نیز خواهد بود،پس تقویت نیروگان سپنتامینو در هستی،یاری رساندن به حفظ حیات نوع بشر است و حفظ حیات گیتی و افزایش نیروگان سپنتامینو در جهان با اراده ی اهورامزدا یعنی اشا هم راستاست.بر همین اساس است که اشوزرتشت به سوی مردمان آمده است تا ایشان را به سوی افزایندگی(:سپنتامینو) در راه اشا هدایت کند (:هات31بند2).در این میان هر اندیشه،گفتار و کرداری که سبب ساز افزایندگی نیروگان زندگی شود،سپند،نیک و سودمند قلمداد خواهد شد.شادی و نشاط یکی از این مظاهر سودمند و اشویی است.

بی سبب نیست که موبدان زرتشتی،سرودهای اوستا را،نغمه جشن و شادی می دانند. زیرا که برای نیکبختی و شادکامی انسان سروه شده است.از نگاه موبدان،کتاب اوستا کتاب زندگی است و روح سخنان آن با مویه(2)،مرگ و نازندگی بیگانه است.در اوستا همه جا سخن از افزایندگی نیروگان زندگانی گیتی و گسترش شادی و خوشبختی برای بشر است.چه از دیدگاه گاتها و سایر نسک اوستا،اهورامزدا،آفریدگار جهان زاینده با تمام زیبایی ها و شادی های درون آن است.در یک کلام،اوستا مظهر افزایندگی(:سپند) است.

فرمان حقوق بشر کوروش بزرگ را نیز می توان نمونه ای بارز از افزایندگی دانست.در این فرمان فلسفه ی پولاریته در هستی شناسی زرتشتی به شکلی روشن به تصویر کشیده می شود.چه کوروش بزرگ نماد زدودن مظاهر کاهنده انگره مینو چون مرگ،غم، ستم،بی داد(:بی عدالتی)،قربانی،برده داری و در یک کلام آن بدبختی هایی است که از سوی دوژمن ها و اکمن ها(:بیدادگران و بداندیشان) بر مردمان روا می شود.او آورنده زندگی،شادی،نشاط،دادگری،منع قربانی و برده داری و در یک کلام نیکبختی و شادکامی برای مردمان است.واژه ی شادی و البته شادی آفرین بودن نتیجه ی کارهای کوروش بزرگ چیزی است که به کرات در متن فرمان حقوق بشر تکرار می شود(3).

اما در این وادی شاه سخن کلام گاهان است که در این باره می فرماید:

 

    هات44بند6:«ای هستی بخش یکتا پرسشی از تو دارم.خواستارم حقیقت را بر من آشکار سازی.آیا آنچه را که بیان خواهم کرد حقیقت دارد؟آیا عشق و ایمان به خدا و در پرتو کار نیک،راستی و درستی افزایش خواهد یافت؟آیا در پرتو منش پاک،نیروی ایزدی پدید خواهد آمد؟این جهان بارور و شادی بخش را برای که آفریدی؟»

 

    هات47بند3:«پروردگارا،به راستی تو شرچشمه ی خرد افزاینده[سپنتامینو] هستی. این زمین[=جهان گیتی] شادی آفرین را تو آفریدی...»

 

این شادی که در گاتها از آن سخن می رود،شادی اهورا داده است.آن شادی و خرمی که اشو زرتشت آن را بستر پیشرفت و بالندگی جهان گیتی و مقدمه ی شکل گیری عشق و ایمان مردمان به اهورامزدا می داند،عشقی افزاینده که پایان آن جاودانگی است.

 

چه شت زرتشت مه وخشور ایران    همان پیغمبر پاک دلیران

بگفته در مهین نامه ی اوستا    ز گفت پاک دادار یکتا

که گیتی راستی و شادمانی است    وزین دوره به گاه جاودانی است

 

استمرار این کلام گاتها در باب اهورا داده بودن شادی را در سنگ نبشته های داریوش شاه هخامنشی نیز می توان مشاهده کرد،چه داریوش شاه از مومنان راستین طریقت اشوزرتشت بود:

 

    سنگ نپشته نقش رستم:«خدای بزرگ (است) اهورامزدا که این زمین را آفرید،که آسمان را آفرید،که مردم را آفرید،که شادی را برای مردمان آفرید...»
    سنگ نپشته نقش رستم:«خدای بزرگ است اهورامزدا،که این شکوهی را که دیده می شود آفرید،که شادی را برای مردمان آفرید،که خرد و فعالیت[کار و کوشش] را بر داریوش شاه فرو فرستاد...»

 

در سرودهای مینوی گاهان همواره یکی از درخواست های پیامبر در نیایش به پیشگاه اهورامزدا،بخشش شادی و نیکبختی به پیروانش است:

 

    هات43بند14:«ای مزدا آن سان که مرد دلیر و توانایی به دوست خود مهربانی کرده و او را آرامش می بخشد،به پیروانم شادی فزون از اندازه بخش،آن شادی و سروری که در پرتو راستی[=اشا] بدست آید و در قدرت شهریاری توست.»

 

زنده یاد دستور فیروز آذرگشسب پیرامون این بند می نویسد:«نکته ای که در این بند کمال اهمیت دارد آن است که می فرماید:«آن شادی و سروری که در پرتو راستی بدست آمده» چون ممکن است که انسان از راه نامشروع و یا دزدی و کلاه برداری و رشوه خواری و ضعیف کشی و... صاحب ثروت و دارایی گردد و خود را خوشبخت انگارد و اندک زمانی به خوشبختی و سرور مصنوعی دلخوش باشد،ولی پیامبر می فرماید آن سرور و شادی که با کوشش و زحمت و از راه درستی و صداقت تأمین شده باشد،موجب خوشبختی واقعی خواهد گردید...»(4)

شادی و نشاط با روایات مذهبی ایرانیان باستان پیوندی مستحکم دارد چنانکه در کتاب هفتم دینکرد(کرده سوم بند2) و گزیده های زادسپرم(کرده هشتم بند15) پیرامون زاده شدن اشوزرتشت می خوانیم که آن وخشور هنگام زادن از مادر خندان به دنیا آمد و می خندید!! توجه داشته باشید که فعل خندیدن یک رفتار آموختنی است.

 

بدان گه که زمان دیمه داد    زراتشت فرخ ز مادر بزاد

بخندید چون شد زمادر جدا    درخشان شد از خنده او سرا

عجب ماند در کار او باب او    وزان خنده و خوبی و آب او

بدل گفت که این فرِّۀ ایزدیست    جز این هر که از مادر آمد گریست

(زراتشت نامه)

«زادسپرم» پیدایش این خنده را سرشته از وهومن امشاسپند می داند.چنانکه در کرده ی هشتم گزیده های زادسپرم می خوانیم که چون وهومن امشاسپند(:اندیشه ی نیک) به خواست اهورامزدا در اندیشه ی اشوزرتشت درآمد و با آن در آمیخت و نیز از آنجا که وهومن امشاسپند مینوی شادی آفرین است،اشوزرتشت هنگام زادن از مادر خندید...

اگر گیتی خود شادمان از شادی اهورا داده است و اگر شادی اهورا داده همه خوشبختی و افزایندگی است.پس به شادی راستین شاد باشیم و در پی شادی دیگران بر آییم،زیرا چنانکه اشوزرتشت می فرماید:«خوشبخت آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد».پس شادیتان افزون باد...در پناه مزدا 

 

 

پی نوشت:

1: واژه ی اوستایی «یسن» ، معادل «یجن» در سانسکریت ، معادل «یزشن» در پهلوی به معنی ستایش و پرستش است.ستایش و پرستشی که موجب افزایش نیروگان زندگی انسانی و پویایی و نیرومندی ذهن و اندیشه انسان می شود.

2: واژه ی مویه در اوستا بصورت«اَمَ ی وَ» آمده.این واژه در پهلوی به«مویک» و در فارسی امروزی «مویه» شده است.

3: بارزترین آنها جمله ای است با این مضمون:«بشود که دل ها شاد گردد».

4:دستور فیروز آذرگشسب ، ترجمه گاتها[دوره دو جلدی] ج2 ص101

 

 

۱٧ آبان ۱۳۸۸

 

به قلم فرید شولیزاده