آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده مارکار تهران پارس


شهرام نمیرانیان   
برگرفته از برساد
زرتشتیان تهرانپارس در روز ورهرام ایزد راهی مارکار تهرانپارس شدند و در آتشکده این مجموعه به نیایش در درگاه اهورامزدای یکتا و بی همتا پرداختند.

تصاویری از این مراسم را در ادامه مطلب ببینید:
















آدریان بزرگ تهران


این مکان نه تنها هیچ شباهتی به آدریان ندارد بلکه اصولاً‌نمی توان نام مجموه را هم بر آن نهاد . این مکان که تنها باغی محصور است در یکی از بهترین نقاط شهر تهران چون قرار است به یک مجموعه بزرگ از بناهای اداری و نیایشی و ورزشی تبدیل شود از هم اکنون به نام مجموعه آدریان تهران معروف شده است . این باغ که تا چند سال پیش تنها به صورت زمین ورزشی فوتبال مورد استفاده قرار می‌گرفت ، اما چند سالی است همین استفاده آن هم به خاطر شروع پروژه مربوط به ساخت آدریان بزرگ بلااستفاده مانده است.
زمین های مربوط به این باغ که در کوچة 72 کردستان واقع شده است ، از سال ها پیش که در خارج از طرح تفصیلی تهران قرار داشت از چندین نفر خریداری شدو مدتی هم در اختیار رستم گیو و تیم اجرایی وی بود و با وجود اینکه مبالغی نیز از محل اهدایی مردم جمع آوری شده بود ، اما به خاطر بروز اختلاف میان یگانگی این کار رها شد و دیگر هم کسی دنبال آن را نگرفت و سرمایه که بالغ بر حدود 8 میلیون تومان در سال 1353 بود به کمیته ‌ای به ریاست دکتر فرین سپرده شد . تا اینکه بالاخره پس از آنکه این مبلغ ارزش روز خود را به شدت از دست داده بود و به حدود یک دویستم ارزش روز خود رسیده بود در سال 1375 توسط یکی از اعضای کمیته انتصابی رستم گیو به انجمن زرتشتیان تهران مسترد شد.
در سال 1379 و در حالی که مبالغ 250 میلیون تومان توسط فریدون زرتشتی و 200 میلیون تومان توسط رستم یگانگی - یکی از پسران اسفندیار یگانگی - در اختیار انجمن قرار داده شده بود و قرار بود کارهای اجرایی ساخت آدریان بزرگ شروع شود به علت طرح شکایت سرایدار این آدریان مبنی بر حق مالکیت وی بر بخشی از این سند ، کار دوباره متوقف شد

شاه ورهرام ایزد


نمای بیرونی مهم ترین زیارتگاه زرتشتیان تهرانبنای این مکان که از نظر زرتشتیان از تقدس ویژه‌ای برخوردار است در کوچه شیبانی در کارگر جنوبی قرار گرفته است. بنای این ساختمان آنچنان قدیمی نیست . بخش قدیمی‌تر آن در سال 1374تخریب شد و برای گسترش سطح زیر بنای سالن نیایشگاه که از محل وصیت نامه روانشاد فرامرزیان تأمین شده بود ، مورد استفاده قرار گرفت.
پس از ورود به این مکان باید از حیاطی که از سه طرف محصور است عبور کرد و بعد از گذشتن از تراس، به داخل نیایشگاه رفت . داخل نیایشگاه صندلی های زیادی چیده شده است و در گوشه‌ای از این سالن میزی سنگی گذاشته شده است که محل نهادن شمع‌ها و عودهایی است که زیارت کنندگان روشن می‌کنند.
داخل نیایشگاه شاه ورهرام ایزدتمام کف نیایشگاه را با قالی پوشانده‌اند روزی از ماه که نامش «ورهرام»‌است جمعیت زیادی به این مکان می‌روند. روزهای آدینه و تعطیل هم بعضی وقت‌ها شلوغ تر می‌شود.
ممکن است شخصی بخواهد «نذری» بکند . معمولاٌ‌ اگر بخواهد برای شاهورهرام ایزد «نذر» کند خواهد گفت :
« یا شاهورهرام ایزد پاک کمکم کن . بیایم سیروگ بریزم و نذرت کنم»
یا اینکه به عنوان «نذر» کوچک تر می‌گوید:« روغن نذر شاه ورهرام ایزد می کنم»
در این حالت در روزی از روزها که معمولاٌ سعی می‌کنند همان روز ”ورهرام“ باشد .فامیل و دوستانی را به آنجا دعوت می‌کنند و آشی می‌پزند و سیروگ[1] درست می کنند. میز و صندلی هایی را داخل حیاط می‌چینند . مردم دور میز می نشینند . سیروگ را با پشمک می خورند . هر کسی که می‌آید جعبه‌ای شیرینی هم با خود می‌آورد. جعبه‌ها را همان جا باز می‌کنند و به همه تعارف می‌کنند. بعضی ها هم خودشان قبلاٌ« نذر روغن» کرده اند شیشه‌ای یا گالنی روغن مایع با خود آورده از کسی که سیروگ ریخته[2] خواهش می‌کنند که از روغن او هم برای ریختن سیروگ استفاده کند و او را « هم بهره[3]» کند.
به هرحال از همه با چای و شیرینی و سیروگ و پشمک و در بعضی مواقع «آش» پذیرایی می‌شود. لازم به ذکر است که «سیروگ و آش » در بیشتر پذیرایی‌های آیینی از مواد اصلی است.
موضوع پذیرایی از مهمانان به تنهایی آنقدر جالب هست که باید بیشتر به آن پرداخت.خانواده ای که نذر دارد چند ساعت قبل به این محل می روند و خمیر سیروگ را آماده می کنند . خمیر سیروگ به یک تا دو ساعت وقت برای «وَر» آمدن نیاز دارد. همه خانم‌ها سیروگ ریختن بلد نیستند و قط تعداد اندکی از آنان این هنر را دارند که سیروگ بزرگ و خوب بریزند. اصطلاح ریختن از آنجا برای سرخ کردن به کار می رود که هنر اصلی در این کار ریختن خمیر است به داخل روغن داغ درون تاوه به طوری که به خوبی پهن شودو سیروگ خوبی از آب درآید. یک نفر هم با یک سیخ کباب خمیر سرخ شده درون تاوه را حرکت می دهد و پس از آنکه یک طرفش به خوبی سرخ شد آن را بر می گرداند تا روی دیگرش هم سرخ بشود. و با همان سیخ و با استفاده از سوراخ‌هایی که روی سیروگ به وجود آورده است آن را از ماهی تابه خارج می‌کند و به مجرد آنکه آن را روی سفره گذاشتند مقداری مخلوط شکر و مغر پسته روی آن می‌پاشند که طعمش را شیرین و خوشمزه کند. البته اینکار( شکر و مغر پسته ریختن) را برای سیروگ هایی که بر سفره مردگان گذاشته می‌شود انجام نمی شود .
[1] - در مورد سیروگ در بخش خوراکی های مذهبی توضیح داده شده است.
[2] - این اصطلاح فعلی است که تقریباٌ به جای سرخ کردن به کار می‌رود.
[3] - هم بهره کردن مفهوم جالبی است که قصد نذر کنند ه را از بهره بردن از نذر نشان می دهد