آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده اصفهان



آتشکده خوار اصفهان : حمزه اصفهانی می نویسد اردشیر در یک روز سه آتشکده در اصفهان یا اسپهان بنا کرد . یکی در شرق . دیگری در میان شهر و آخری در غرب شهر . دلیل آن را از طلوع خورشید تا غروب آن دانسته است . اولی به نام آتشکده اردشیر است که در منطقه قلعه ماربین یا مارین واقع شده است . دومی آتشکده زروان نام دارد که در قریه دارک از روستای خوار است . سومی آتشکده مهر اردشیر نام دارد که در اردستان واقع شده است . مهم ترین و سالم ترین آنها در کوه آتشگاه امروزی واقع است . ارتفاع آن از دشت 200 متر و از شهر اصفهان 8 کیلومتر فاصله دارد . معبد آن نیمه ویران است و امروزه به آتشکده اصفهان معروف است .

آتشکده یزد که همچنان پابرجا و آتش آن پس از ۲۰۰۰ سال همچنان روشن است...

آتشکده ایچ در ۳۶ کیلومتری شهرستان استهبان واقع در استان فارس و در روستای کهن ایچ قرار دارد.

این آتشکده در دره ای سرسبز به نام بدره قرار دارد که مربوط به دوره ساسانیان یا قبل از آن میباشد که متاسفانه اطلاعات کاملی در مورد آن نداریم ... بلندی آن ۲۰/۳ متر است و یک در ورودی دارد سقف آن گنبدی شکل است که حوضچه ای در میان آن ساخته اند ... و به جرات می توانم بگویم که از همه آتشکده های که تا اکنون دیده ام سالم تر است و دلیل آن هم مراقبت مردم خونگرم آن ناحیه است ... آب چشمه ای از زیر آن میگذرد و باغهای اطراف آن جلوه ای خیره کننده دارد...مردم آن منطقه این آتشکده را گنبد مینامند.

آتشکده اصفهان



آتشکده خوار اصفهان : حمزه اصفهانی می نویسد اردشیر در یک روز سه آتشکده در اصفهان یا اسپهان بنا کرد . یکی در شرق . دیگری در میان شهر و آخری در غرب شهر . دلیل آن را از طلوع خورشید تا غروب آن دانسته است . اولی به نام آتشکده اردشیر است که در منطقه قلعه ماربین یا مارین واقع شده است . دومی آتشکده زروان نام دارد که در قریه دارک از روستای خوار است . سومی آتشکده مهر اردشیر نام دارد که در اردستان واقع شده است . مهم ترین و سالم ترین آنها در کوه آتشگاه امروزی واقع است . ارتفاع آن از دشت 200 متر و از شهر اصفهان 8 کیلومتر فاصله دارد . معبد آن نیمه ویران است و امروزه به آتشکده اصفهان معروف است .

آتشکده یزد که همچنان پابرجا و آتش آن پس از ۲۰۰۰ سال همچنان روشن است...

آتشکده ایچ در ۳۶ کیلومتری شهرستان استهبان واقع در استان فارس و در روستای کهن ایچ قرار دارد.

این آتشکده در دره ای سرسبز به نام بدره قرار دارد که مربوط به دوره ساسانیان یا قبل از آن میباشد که متاسفانه اطلاعات کاملی در مورد آن نداریم ... بلندی آن ۲۰/۳ متر است و یک در ورودی دارد سقف آن گنبدی شکل است که حوضچه ای در میان آن ساخته اند ... و به جرات می توانم بگویم که از همه آتشکده های که تا اکنون دیده ام سالم تر است و دلیل آن هم مراقبت مردم خونگرم آن ناحیه است ... آب چشمه ای از زیر آن میگذرد و باغهای اطراف آن جلوه ای خیره کننده دارد...مردم آن منطقه این آتشکده را گنبد مینامند.

آتشگاه اصفهان

آتشگاه بر فراز تپه ای به ارتفاع تقریبی 50 متر قرار دارد (متاسفانه ابزار اندازه گیری دقیق نداشتم). جهت کلی بنا به سوی شمال است، چون بیشتر اتاقها در طرف شمال ساخته شده اند.  از سمت جنوب، بخش غربی اصفهان و کوههای جنوبی به خوبی قابل دیدن هستند و در تمام جهات، به بنا امکان دیده بانی کامل را می دهند

 

در حال حاضر، جهت ورود به مجموعه از طرف شرق است که از جاده باریک خاکی باید به بنا وارد شد

از این جهت، بازمانده دیواره سنگی که احتمالا" کل بنا را احاطه می کرده، می شود دید

در هنگام ورود، در طرف چپ بازمانده یک بنای مکعب شکل (تصویر زیر) را می بینیم که امکان ورود نداشت و در سطحی پایین تر از صفه کلی بنا قرار گرفته بود. این اتاق احتمالا" انبار یا محل نگهداری آذوقه بوده.  در سمت راست، باقیمانده دیوار یک اتاق داخلی قابل دیدن است که از محل ریختن قسمتی از بخش جنوبی دیوار، می شود به مجموعه وارد شد

در جهت چپ، راه پله ای هم قابل دیدن است که در اثر مرور زمان، قابل استفاده نیست.  پله ها از سنگ روی تپه تراشیده شده اند. دیواری که بلافاصله قبل از ورود  قرار دارند (سمت راست در عکس بالا)، به ارتفاع تفریبی دو متر است و از کاهگل ساخته شده

بعد از ورود به ساختمان، در طرف شمال، دیواری از یک اتاق قرار دارد که روی صفه اصلی ساخته شده و حدود نیم متر از سطح دیوارهای خارجی بالاتر است.  در روی این دیوار، بقایای فرورفتگی های تاقچه مانندی قابل تشخیص هستند. در میان دیوار یک قوس باز دیده می شود که احتمالا" درگاهی بوده به طرف غرب و در حال حاضر روبروی یک پرتگاه است! روبروی دیوار، ستونی قرار دارد که احتمالا" قسمتی از یک دیوار دیگر بوده

در قسمت جنوب، دو اتاق قرار دارند که یک دیوار آنها را از هم جدا می کند.  در اتاق غربی، بقایای دو تاقچه دیده می شود و در کف زمین، فرورفتگی کم عمقی وجود دارد

 

از طرف غرب این اتاق (سمت راست عکس بالا)، راه کوتاه و کم شیبی ما را به طرف شاخصترین بنای این مجموعه می برد.  این بنا، برج کوتاه (حدودا" سه متری) است که دارای شش پنجره قوسی شکل و یک کمان بزرگتر است که به منزله در ورودی به کار می رود.  این در به جهت شرق نگاه می کند و دارای یک پله بلند ورودی است.  درون برج و جلوی پنجره ها، تاقچه های کوتاهی به ارتفاع نیم متر از زمین قرار دارند.  برج در بالاترین نقطه تپه قرار دارد و بهترین امکان دیده بانی را فراهم می کند

جنس دیوارهای بنا اغلب از کاه گل یا خشت نپخته است، به استثنا برج که از آجر پخته ساخته شده و روی آن با گل، پوشیده شده است. در روی دیوارهای خارجی بنا، حفره های بزرگ و عمیقی دیده می شوند که امکان وارد شدن یک انسان را دارند

بنا به تحقیقاتی که در اصفهان انجام دادم، تا به حال گروه باستانشناسی مشخصی از این بنا دیدن نکرده و نقشه برداری علمی از آن انجام نشده.  اتلاق آتشگاه به این بنا بر مبنای عادت مردم محلی است و در مدارک تاریخی، اسمی از آن نیست.  بنا به گفته اداره میراث فرهنگی ایران، یک استاد تاریخ این بنا را به اواخر دوره ساسانی نسبت داده و آنرا قربانگاه دانسته است

گیرشمن در گزارشات باستانشناسی گروه فرانسویش در ایران، از آتشگاه اسم برده، اما خود تحقیقی در آنجا انجام نداده.  صادق هدایت هم از این بنا دیدن کرده.  از شواهد بر میاید که در حدود دهه سی، اداره فرهنگ اصفهان این بنا را تا حدی تعمیر و بازسازی کرده

موقعیت جغرافیایی این بنا، قرار گرفتن آن بر فراز یک تپه، و طرز ساخت آن، این شک را بر می انگیزد که هدف از ساختمان این بنا، نه قربانی کردن، بلکه دفاع بوده واین بنا در واقع نقش برج دیده بانی را بر عهده داشته. در کتاب شهرستانهای ایران، یکی از متون جغرافیایی زمان ساسانی، ذکر شده که در محل فعلی شهر اصفهان، سه شهرگی(جی)، سپاهان، و یهودیه قرار داشته اند.  علاوه بر این، در دوران اسلامی هم جغرافی دانانی مانند یاقوت، از سپاهان نام می برند که ساخلوی نظامی بوده و بعدها، به عنوان مرکز نظامی برای لشکریان عرب عمل می کرده

پس اینکه در اطراف اصفهان بناهای نظامی و از جمله برجهای دیده بانی پیدا بشوند، چندان دور از انتظار نیست. به علاوه، قرار داشتن این برج بر روی تپه ای که ا ز بسیاری جهات، موقعیتی منحصر به فرد در داشتن دید کامل دشت اطراف دارد، استفاده نظامی از آن را بسیار ممکن می کند. برجی که بر فراز تپه قرار دارد هم به همین ترتیب می تواند برج دیده بانی باشد

دیوارهای خارجی که اکنون تماما" خراب شده اند،عرضی در حدود یک و نیم متر دارند که در یک مرکز نظامی نظیر یک قلعه، بسیار طبیعی هستند، اما برای یک قربانگاه، لزومی پیدا نمی کنند. به علاوه، حفره های موجود روی دیوارهای داخلی، کاملا" مانند  نظایر همین حفره ها در قلعه های بازمانده از دوران ساسانی و اسلامی هستند که محل قرار دادن اسلحه و ابزار کمکی بوده اند. شیارهای روی زمین در اطراف برج هم نشاندهنده استفاده از مواد مذاب مانند سرب داغ یا روغن برای دفاع از بنا هستند

اتاقهای بنا به طرز استراتژیک ساخته شده اند که در صورت نفوذ قوای دشمن به قلعه، امکان دفاع مرحله به مرحله از بنا را فراهم می کنند. دو اتاق سر پوشیده در جهت شمال که در سطحی حدودا" 3 متر پایین تر از صفه اصلی قرار دارند، می توانند به عنوان مرکز فرماندهی و آخرین مکان دفاعی استفاده شوند

استفاده از این بنا به عنوان مرکز نیایش و قربانی به چندین جهت مشکل زاست.  یکی اینکه نظیر اینگونه بنا در دیگر شهرهای دوران ساسانی کشف نشده است.  نیایشگاههای ساسانی اکثرا" بر روی تپه های بلند ساخته نمی شدند، بلکه ساختمانهایی که روی تپه ها قرار داشتند، مانند دژ بیشاپور کازرون، برای اهداف دفاعی به کار گرفته می شده اند. از  طرفی، در باورهای ساسانی، اصفهان موقعیت مذهبی خاصی نداشته تا بتوان وجود یک قربانگاه/آتشکده منحصر به فرد را در آن توجیه کرد.  مشکل دیگر در جهت قربانگاه دانستن این بنا، نداشتن دلایل کافی برای وجود رسم قربانی در مذهب ساسانی است.  هرچند که قربانی کردن حتما" در بین عوام معمول بوده، اما ما نشانه از وجود قربانی به عنوان قسمتی از مراسم رسمی مذهبی نداریم. در ضمن، بخشی از ساختمان که به عنوان مرکز قربانی کردن حیوانات پیشنهاد شده (برج) به هیچ صورت با انجام این عمل خوانایی ندارد (کوچک بودن محل و عدم وجود جویهای مخصوصی برای بیرون بردن خونابه). در ضمن، در صورت استفاده از برج به عنوان محل قربانی، باید وجود آنرا در مرکز ساختمان انتظار می داشت، نه در کناره جنوب غربی آن

بنا به دلایل بالا، من تصور می کنم که وصف بنای "آتشگاه" اصفهان به عنوان آتشکده و قربانگاه، بنا به باور عامه و بدون دلایل قابل قبول باستانشناسی انجام شده.  امیدوارم که بعدها گروه باستانشناسی مجهزی بتوانند نقش واقعی این بنا را پیدا کنند و از آن نقشه ای علمی و دقیق ترسیم کنند

خداداد رضاخانی، مهرماه 1381

ادامه مطلب ...