آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

رقص در ایران باستان

 رقص در ایران باستان
در قدیمی ترین سند بازیها ، رساله ی خسرو قبادیان وریدک ، انواع رقص ها مانند رقص با رسن ، زنجیر، چوب و شمشیر نام برده شده است .
هنر رقص در ایران آن چنان در ذهن و زندگی ساکنان این سرزمین ریشه دارد که در بسیاری از افسانه ها و قصه های رایج در میان قوم ها و طایفه ها ، به نوعی این هنر را در مسیر رویداد های داستان های خود گنجانده اند .
ویژگیهای و مضمون های گوناگون رقص های قومی و محلی در ایران
رقص در ایران از نظر تاریخی و تمدن ، بازتابی از ویژگیها و روحیه اقوام مختلف ایرانی در رویارویی با جهان هستی است . رقص های مناطق مختلف ایران دارای مضمونهای متنوعی چون آئینی و دینی ، شادی و تغزل ، حماسه و رزم ، کار ، تقلید و نمایش ،سوگ و درمان است .
تاریخ رقص در ایران را می توان به سه دوره تقسیم کرد :
الف)دوره ی آغازین عهد باستان
ب)دوران تشکیل امپراتوری های بزرگ ماد ، هخامنشی، سلوکی ، اشکانی و ساسانی
پ)دوران پس از آمدن اسلام به ایران
الف)دوره ی آغازین عهد باستان
بین ده تا شش هزار سال پیش از میلاد است ، دوران شکار ، گردآوری و انباشت فرآورده های خودرو و جنگلی ، گله داری و کشاورزی ابتدایی و کوچ است . در این دوران در سرزمین ایران باورهای ابتدایی آنیمیسم (جان بخشی به اشیا ) ، اعتقاد به تابو (مقدس و ممنوع یا معبودی خیالی و موهوم)و توتم (جانور یا گیاه یا هر موجود طبیعی که مظهر نیاکان یا در ارتباط با آنان پنداشته می شد )، نیز پرستش عناصر طبیعت و اجرام آسمانی بر اندیشه و رفتار و کارهای مردم این سرزمین تسلط داشت .مدارکی که از این دوره ی تاریخی بدست آمده است بر سابقه ی شش هزارساله ی رقص دلالت دارد که با جنبه های آیینی این دوران همخوان بوده است .
نمونه ی ظرف گلین پایه دار از تپه ی ((تل جری)) در 12 کیلومتری جنوب تخت جمشید است مربوط به هزاره ی پنجم ق.م. این نگاره گروهی از مردان را نشان می دهد که بسان نیم خیز دستان خودرا به پشت مرد روبرو نهاده و با حالت خضوع مذهبی در پیرامون توده ای از آتش افروخته یا خرمنی از فرآورده ها به پایکوبی مشغول هستند . هم چنین تکه سفالی از تپه سیلک کاشان بدست آمده است که نگاره چهار زن را در حال رقص دسته بند نشان می دهد . چگونگی بازوان و تن هایشان و از نگاهی که به یک سو دارند ، پیداست که مشغول رقص مقدس مذهبی دایره وار هستند . این رقص ها به نشانه ی پرستش چیزی مقدس همچون آتش و بت یا بزرگداشت شکار ، خرمن گندم و درختان پربار و کهنسال اجرا می شده است .امروزه نیز این گونه رقص های دسته بند حلقه یی و زنجیروار را در رقص های دسته جمعی کردی می بینیم .
نمونه های دیگری که از هزاره های پنجم ، چهارم و سوم ق.م. بدست آمده است عبارتند از :
- تکه سفال نگار ه داری از کاوش های سگز آباد قزوین ، همزمان با سیلک کاشان
- تکه سفالی از (( تپه سبز)) شوش به گونه ی متفاوتی از رقص دسته بند مردم سیلک و مردم سگزآباد
- تکه سفالی از تپه ((حصار)) دامغان نمایشگر رقص جنگی پنج مرد
- تکه سفالی از نهاوند نشانگر رقص دسته بند دایره وار گروهی از زنان ( در موزه ی لوور پاریس نگهداری می شود )
- تکه سفالی از تپه سیلک کاشان که در فاصله رقصندگان نشانه هایی از خورشید و پرندگان آبی وجود دارد (این نگاره در موزه ی ایران باستان است )
- تکه سفالی با پیکره ی چند رقصنده ی زن در ((چشمه علی )) با سربند ها و کلاه های بلند بر سر و جامه های تنگ و کیسه ای (موزه ی لوور )
- رقص با دستمال در سیلک مربوط به 3600 سال ق.م.
- رقص برداشت محصول و خرمن از (( تپه موسیان)) رقصندگان با خم کردن بازوان از آرنج به سوی بالا دست ها یا انگشتان کوچک یکدیگر را در برابر شانه ها گرفته اند . این گونه رقص هنوز هم در میان ایرانیان ارمنی و نسطوری (سریانی/آشوری) معمول است .
- تکه سفال دیگری از تپه موسیان نشان دهنده ی رقص نیایش به خدایان
- تکه سفالی از (( تپه خزینه )) رقص سه تن به حالت جذبه که با بلند کردن دست ها به طرف بالا عروج به آسمان را نشان می دهند . نقش نردبانی پایین تنه ی رقصندگان نشانه یی از صعود به آسمان و نزدیک شدن به جایگاه خدایان است . خط های موازی زیر پا و بالای سر رقصندگان نشان دهنده ی طبقه های زمین و آسمان است .
- رقص تکی از هزاره ی سوم روی تکه مفرغی به شکل آدمی از ((تپه گیان)) نهاوند. نمونه ی از این رقص بزمی تکی ، نگاره ی برجسته روی لوح سنگی از شوش بدست آمده است (موزه لوور) این نوع رقص های بزمی با رقص های دسته بند مقدس و مذهبی تفاوت دارد .
- رقص دسته بند کاسیها در هزاره سوم گونه ی دیگری از رقص های دسته جمعی است به شکلی که بازوان از پشت گردن یکدیگر می گذراندند و دست ها روی شانه های هم می رقصیدند . کاسیها در شمال ایلام پیرامون کرمانشاه و دره های کوههای زاگرس زندگی می کردند .
- رقص با سماچه (( سماچه )) به معنی ماسک از ((تپه یحیی)) در کرمان ( هزاره ی دوم تا هزاره ی سوم ق.م.) رقصندگان به منظور رقصی با حرکت پرندگان ، ماسکی به شکل پرنده بر سر و پرهای بلند به بازوانشان بسته اند . نمونه ی دیگری از همین نوع رقص با ماسک کله ی بز کوهی روی تکه سفالی از تخت جمشید بدست آمده است . رقص با ماسک بز کوهی با در دست گرفتن شاخه های سبز درختی که شاخه های متقارن دارد ، یادآور باوری اسطوره ای است که بارها روی ظرف ها و آثار دیگر نگاشته شده اند . بز کوهی نماد خدای کوهستانها و شاخه های متقارن نماد ((درخت زندگی)) است . این باور متداول آن زمانها و عقیده ی مذهبی مردم آسیای غربی است . رقصندگان با این رقص شادمانه می خواستند داستان بز کوهی و درخت زندگی را مجسم کنند .
- رقص سه نفری از ((تل تیموران)) در ارسنجان فارس مربوط به سالهای 1400 تا 1200 ق.م . شبیه به رقص کاسیها .
گذشته از همه این گونه رقص های یاد شده ، گونه های دیگری از رقص مرد و زن به شیوه های دو به دو ، سه به سه ، بازو در بازو یا دست اندر دست هم در ایران زمین وجود داشته است .
نمایش رقص در سر پرچم که از لرستان مربوط به هزاره یکم ق. م . بدست آمده است ، نشان دهنده ی ارزشمند بودن رقص و نیز نشان دهنده ی این است که مردم روزگاران پیش از تاریخ می پنداشتند که همان سان که خودشان روی زمین می رقصند ، خدایانشان نیز در آسمان یا در زیر زمین به رقص برمی خیزند ، نیز برخی باور داشتند که رقصیدن از کارهای خدایان است و آدمی از آنان تقلید می کند ، بنابراین این پندار را بر سر پرچم و نیز سنجاق مفرغی دیگری با تندیس خدا که از لرستان مربوط به سده ی هفتم ق.م. بدست آمده است می بینیم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد