آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

گاهشماری ایران باستان



در ایران باستان در هر ماه جشن هایی برگزار میشده که نام جشن از نام آن ماه به همراه پسوند "گان" درست شده بوده درست مانند "فروردینگان " که "فروردین" + "گان" میباشد یا اردیبهشتگان و خردادگان و تیرگان و ... و هریک از این جشن ها فلسفه ی ژرف و زیبا و آیین ویژه ی خودشان را دارند ، همچنین درگاهشمار ایران باستان هفته نداشته ایم و هر یک از سی روز از یک ماه نامی ویژه ی خودشان داشته اند که برخی از این روزها نامی همسان نام ماه های سال داشته اند مانند "اردیبهشت روز" که با ماه " اردیبهشت" نام یکسانی دارد ... در هر ماهی که روزی با همان نام فرا میرسیده ایرانیان جشنی برگزار میکرده اند که پسوند " گان" را میگرفته است . برای نمونه : در "فروردین روز" که نام نوزدهمین روز از هر ماه (مانند "شنبه" که نام نسختین روز از هر هفته است ) است چون در ماه فروردین روز نوزدهم فروردین به نام "فروردین روز" فرا میرسیده ایرایناین چنین هنگامی را که نام ماه و روز برابر میشده اند را جشنی با شکوه و زیبا برپا می کردند به نام فروردینگان .

درپایان این جستار نام هر روز از ماه ایرانی را به همراه نماد آن به نمایش گذاشته شده است .


از این پس در میان جشن های ایرانی این نگاره نمای این تالار گفتمان خواهد بود ،به امید اینکه اندکی به خود آییم و به جای بیگانه پرستی به آیین و فرهنگ زبان خودمان نیز اندکی ارزش و بها بدهیم .


گاهشماری ایرانیان در گذر تاریخ:


تاریخ ایران باستان و پژوهش ها در این زمینه نشان میدهد که همه گونه سالنمای رسمی و محلی از روزگاران پیشین در ایران باستان کاربرد داشته است که از میان آنها سه سالنمای زیر دارای ارزش بیشتری بوده است :

فرس قدیم ( هخامنشی )
اوستایی قدیم
مغان

سالنمای هخامنشی :
سالنمای کاربردی در آغاز فرمانروایی شاهنشاهی هخامنشیان به نام فرس قدیم یا فرس هخامنشی شناخته شده بوده است . نوشته های و کتیبه های مانده از داریوش بزرگ در کوه بیستون در کرمانشاهان و دیگر فرمانهای شاهان هخامنشی ما را از سالنمای رسمی امپراتوری سترگ ایران زمین و چگونگی پایه های زمان سنجی در آن روزگاران آگاه میسازد . نوشته های این کتیبه ها و درون مایه فرمانها نشانگر این اند که ایرانیان باستان سال را به دوازده ماه بخش میکردند و فصل ها را می شناختند . ماه های هخامنشی و معنای برخی از آنها از این رو هستند :

ادوکن ئیش : هنگام کندن جوی , برابر با فروردین
ثور واهر : بهار پر غرور , برابر با اردیبهشت
تائی گرچی : سیر چیدن , برابر با خورداد
گرم پد : پای گرم , برابر با تیر
درن باجی : جاودانگی , برابر با امرداد
کاریاشیا : برابر با شهریور
بایگا دئیس : ماه پرستش خدا , برابر با مهر ماه
ورگزن : برابر با آبان ماه
اثری یادی : ماه پرستش آتش : برابر با آذر ماه
آنامک : ماه خدای بی نام , برابر با دی
سامیا : برابر با بهمن ماه
ویخن : برابر با اسفند ماه

اورده شده است که داریوش بزرگ دو نفر از ستاره شناسان نامدار کلدانی با به نام "نبوریمنو" , "کیدینوس" را برای ساماند دهی این سالنما به ایران فراخوان نمود و ایشان با آشنایی به دانش ستاره شناسی یک سال خورشیدی را برابر با 365 روز و 6 تسوک (ساعت) و 15 دم (دقیقه) و 41(دمه) ثانیه نمودند .این سالنما که باستانی ترین نمونه گاهشماری در ایران است , تا زمانی که سال نمای اوستایی در ایران گسترش یابد سالنمای رسمی کشور بوده است . ویژگی های آن به گونه ی زیر است :

1 ) آغاز سال : در سالنمای فرس قدیم آغاز سال با آغاز پاییز همراه و نخستین ماه سال "باکیادئیس" با برگزاری جشن "باگایادی" همراه بود . همچنین جشن مهرگان پس از برپایی سال نمای زرتشتی به جای جشن باگایادی برگزار می شده است .


2 ) شمارش روزها : در سالنمای فرس قدیم , مانند امروز , روزهای هر ماه را با شمارش روزها آشکار میکردند و هر ماه دارای 30 روز بوده است . نمونه آن را در سنگنبشته بیستون میخوانیم :

چهارده روز از ماه ویخن گذشته بود که . . .
نه روز از ماه گرم پد گذشته بود که . . .

4 ) فصل : در سالنمای فرس قدیم , سال به چهار فصل سه ماهه بخش می شد و به کاربردن واژگانی همچون وهار به جای بهار و وهامین به جای تابستان و پاتیژ به جای پاییز که در زبان پهلوی کاربرد داشته است گوینده ی همین است . این واژه های باستانی امروزه در زبان کردی آشکارا دیده می شود . کردهای ایرانی نژاد هنوز این واژه ها را نگهداری کرده اند و به بهار امروزی همان وه هار میگویند یا به تابستان پارسی امروزی همان واژه پهلوی ایران باستان "هاوین" را به کار می برند .

سالنمای دینی مزدیسنا :
پس از پادشاهی داریوش بزرگ سالنمای مزدیسنا در ایران گسترش یافت و ماههای زرتشتی جانشین ماهای فرس هخامنشی گردید . این سالنما در تاریخ ایران به سالنمای دینی مزدیسنا به چم سالنمای زرتشتی و یا سالنمای اوستایی که پس از آن گاهشمار یزدگردی شد شناخته می شود . این سالنما یکسره دینی است و بر پایه ی خواسته های دینی زرتشتیان و بر سامانه ی انجام ظایین دینی آنان ساخته شد . به گونه ای که هر یک از روزها و ماههای سال ویژه ی فرشته یا فرشتگانی است که انجام فرمان های دینی را در زمانهای ویژه ای پیشنهاد مینماید . برخی از ویژگی های این سالنما اینگونه است :

شبانه روز در سالنمای مزدیسنا :
در اوستا شبانه روز به پنج بخش یا گاه بخش شده : وانگاه , ربیتونیگاه , ازیرنیگاه , اویسروتریمگاه و اشهینگاه . واژه هاتر یا هاسر در فرهنگ اوستا و پهلوی به جای تسوک به کار گرفته می شود و یک هاسر برابر است با یک تسوک و 12 دم امروزی .
روزهای 30 گانه در این سالنما که هر یک به نام فرشته یا ایزدی نامگذاری شده است به گونه ی زیر می باشد :
هرمزد یا اهورازمزدا
بهمن یا وهومنه
اردیبهشت یا آش وهشت
شهریور یا خشتروئیریه
سفندارمذ یا سپنت آرمئیتی
خرداد یا هوروتات
امرداد یا امرتات
دی به آذر یا دئوش
آذر یا آتر
آبان
حورشید یا هورخشئت
ماه یا ماونگه
تیر یا تشتری
گوش یا گئوش
دی به مهر یا دئوش
مهر یا میتر
سروش یا سرئوش
رشن یا رشئو
فروردین یا فره وشی
بهرام یا ورترئن
رام یا رامن
باد یا وات
دی به دین یا دئوش
دین یا دئنا
ارد ( ارت ) یا اشی ونگوهی
ارشتاد ( اشتاد ) یا ارشتات
آسمان یا اسمن
زامیاد یا زم
ماراسپند ( مهر اسپند ) یا منثر سپنت
ائیران
در خرده اوستا در گفتاری با فرنام سیروزه میخوانیم , نگهبانی از 30 روزهای ماه به یکی از فرشتگان سپرده شد و به همان فرشته نامزد گردیده است و ایزدان نامدار مزدیسنا , همان که روزهای ماه را به نامهای آنان خوانده اند و خود ایزدان بزرگ از همکاری مهین فرشتگان که آنان را امشاسپندان گویند , شمرده شده اند و دیگر همکاران و یاران آنها می باشند :

امشاسپندان = ایزدان همکار
هرمزد = دی به آذر , دی به مهر , دی به دین
بهمن = ایزد ماه , ایزد گوش , ایزد رام
اردیبهشت = ایزد آذر , ایزد سروش , ایزد بهرام
شهریور = ایزد خور , ایزد مهر , ایزد آسمان , ایزد ائیران
سفندارمذ = ایزد آبان , ایزد دین , ایزد ارت , ایزد ماراسپند
خرداد = ایزد تشتر ( تیر ) , ایزد فروردین , ایزد باد
امرداد = ایزد رشن , ایزد اشتاد , ایزد زامیاد

ماه درسالنمای مزدیسنا
ماونگه در اوستا و در سالنمای مزدیسنا , هم به چم سیاره ماه ( قمر ) و هم به چم شبانه روز از زمان است . در این سالنما هر 30 روز را یک ماه نامیده و هر سال را 12 ماه می گرفتند , بنابراین هم ماه و هم سال در این سالنما واژه ای بیش نیست . نام های دوازده ماه این سالنما همان نام های ایزدان نامدار دین بهی زرتشتی است و در سالنمای امروزی ایران نیز با کمی دگرگونی همچنان پایدار مانده است . این ماه ها به گونه ی زیر میباشد :
فروردین : فره وشی یا فروهر
اردیبهشت : اش وهشت
خرداد : خورداد , هوروتات
تیر : تشتری
مرداد : امرداد , امرتات
شهریور : خشتر وئیریه
مهر : میتر
آبان : آبها , آناهیتا
آذر : آتر , آتش
دی : دئو , دئنا ( خالق اوهرمزد )
بهمن : وهمن , وهومنه
اسفند : سفندارمذ , اسپنت ارمئتی

اسامی جشنها و زمان آنها :
1 ) فروردینگان = فروردین روز ( 19 ) در ماه فروردین
2 ) جشن اردیبهشتگان = اردیبهشت روز ( 3 ) در ماه اردیبهشت
3 ) جسن خردادگان = خرداد روز ( 6 ) در ماه خرداد
4 ) جشن تیرگان = تیر روز ( 13 ) در ماه تیر
5 ) جشن امردادگان = امرداد روز ( 7 ) در ماه امرداد
6 ) جشن شهریورگان = شهریور روز ( 4 ) در ماه شهریور
7 ) جشن مهرگان = مهر روز ( 16 ) در ماه مهر
8 ) جشن آبانگان = آبان روز ( 10 ) در ماه آبان
9 ) جشن آذرگان ( آذرخش ) = آذر روز ( 9 ) از ماه آذر
10 ) جشن هرمز = نخستین روز هر ماه
11 ) جشن خرم روز ( دی دادار جشن ) = دی روز در ماه دی
12 ) سپندار جشن = سفندارمذ روز ( 5 ) در ماه سپندارمذ

هر روزی که نام ماه و روز با یکدیگر برابر می شود ایرانیان باستان جشن می گرفته اند . امروزه نیز زرتشتیان این آیین ها را برپا میکنند . در سالنمای مزدیسنا چون سال را 12 ماه 30 روزه شمرده می شود پس 5 روز افزون را به نام اندرگاه می نامیدند که این نام در روزگار اسلامی به پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه معروف گردید . هر یک از پنج فرگرد گاتها نیز به یکی از روزهای اندرگاه نامگذاری شده است . نام این پنج روز چنین است :

اهنودگاه
اشتودگاه
سپندگاه
وهوخشتره گاه
هیشتواشت گاه

سال و سر آغاز آن
از روزگار هخامنشیان که پایه های گاهشمار نگاری مصری از آنان بهره گیری شد , ماه ایرانی برابر با ماه توت مصری آغاز شد و به دنبال آن ویرایش هایی انجام گرفت . نخست در آغاز سال را از آغاز پائیز به پایان اسفند جا به جا کردند و فروردین ماه را آغاز سال گذاشتند . آنگاه برای همیشگی کردن آن , کبیسه ای در نگرش گرفتند که با انجام آن در هر دوره 120 ساله , آغاز سال در آغاز فروردین ماه همیشه می ماند . حمزه بن حسن اصفهانی ( متوفی 360 هجری ) به استناد خدایی نامه می نویسد :

ایرانی زرتشتی با اول فروردین ماه به آغاز خلقت منسوب است , زیرا خلقت در روز هرمزد از ماه فروردین در نقطه اعتدال ربیعی بود . بعضی ها این امر را به خود زرتشت نسبت میدهند و معتقدند که او این تقویم را بر اساس مبدا آفرینش نهاد و اولین روز از سال را اعتدال بهار قرار داد . در منابع دیگر نیز میخوانیم آغاز سال در تقویم مزدیسنا از دی ماه بود که علت آن را تعلق خطر ایرانیان به این ماه که منسوب به آفریدگار است می دانستند و معتقد بودند آنان آغاز سال را با ماهی که به پروردگار منسوب باشد , نیک میدانستند و چون کبیسه به طور دقیق اجرا نمی شد , به تدریج دی ماه به اعتدال ربیعی رسید و این زمان با اصلاحاتی که داریوش بزرگ با اقتباس از مصریان انجام داده بود مصادف گردید و چون اول ماه توت مصری , با اول ماه دی برابر بود , فروردین ماه را به جای دی ماه برگزیدند و سه ماه به عقب بردند و اعتدال ربیعی را سر آغاز تقویم مزدیسنا قرار دادند که این رسم هنوز پابرجاست . ( قانونی مسعودی ج 1 )

فصل در سالنمای مزدیسنا

بر پایه ی گفتار یشتها و خرده اوستا در ایران باستان تنها دو فصل تابستان و زمستان بوده است که درازای آنها برابر نبوده است . برای نمونه گاه تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه یا وارونه بود و این شَوَند به آب و هوای هر جایی نیز بستگی داشته است . فصل تابستان بیشتر از فروردین تا مهر و فصل زمستان از آبان تا اسفند بود که پنج روز "اندرگاه"در پایان زمستان هم یادآور پنج ماه زمستان بود . سپس تر با گسترش دین زرتشت , سال به شش بخش نابرابر در آمد و یا شش فصل ( گاه ) بخش شد که هرکدام از آنها "ییر" و یا "رتو"خوانده می شد و پایان هر یک از این فصل ها جشن گاهنبارها برگزار میگردید . این فصل های شش گانه چنین اند :

میذیوی زرمی : از آغاز اعتدال ربیعی تا روز چهل و پنج از آن است که تقریبا تا 15 اردیبهشت ادامه می یابد
میذیوی شم : به مدت 60 روز می باشد
پیتیش ههی : به مدت 75 روز می باشد
ایاترم : به مدت 30 روز
منیذیایری : به مدت 80 روز
همسیت منیذی : به مدت 75 روز

پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی و چیرگی یونانیان گجستک (ملعون) بر ایران و بر پایی فرمانروایی سلوکیان و سپس گسترش سالنمای یونانی در ایران , سالنمای مزدیسنا از رسمیت افتاد و به دنبال آن در دوره اشکانی اگر چه این سالنما در میان مردم کاربرد داشت , ولی به شَوَند بی دقتی در کبیسه بهره برداری نشد و و آرام آرام از میان رفت تا اینکه در روزگار ساسانیان از نو زنده شد . امپراتوری سترگ ساسانیان سیاست خویش را بر پشتیبانی از دین زرتشت نهاد و در همان آغاز به زنده نمودن آن پرداخت . بنابراین برای برپایی آیین دینی و دقت و درستی هر چه بیشتر در انجام آیین دینی آن , به جان بخشیدن دوباره سالنمای مزدیسنا و واژگان پایه ای در آن پرداخت . به دنبال این روند سالنمای مزدیسنا در دوره ساسانی با پاسداشت ویژگی های دینی , سالنمای رسمی و سیاسی کشور ایران شد و آغاز آن از تاجگذاری اردشیر پاپکان و راه اندازی امپراتوری بزرگ ساسانیان در سال 224 ترسایی (میلادی) شد و شاهنشاهان پس از او نیز همین روش را در پیش گرفتند تا به نام واپسین فرمانروای نگونبخت این فرمانروایی , یزدگرد سوم نامیده شد .

سالنمای یزدگردی :
سال نمایی که پس از نابودی پادشاهی ساسانی در نزد ایرانیان که دین خود را نگهداری کرده بودند گسترش یافت سالنمای بزدگردی نام گرفت . این سالنما برای ایرانیان هند , پاکستان و ایران برای بهره گیری در اداره ها و نوشته هایشان بهره گیری می شد . از آنجا که این سالنما ادامه سالنمای فرس قدیم و مزدیسنا است , تاریخچه پیدایش آن از استوره های میهنی ایران سرچشمه میگیرد . برخی آن را از هوشنگ شاه پیشدادی و برخی دیگر از جمشید شاه داده اند . همچنان که در سالنمای یزدگردی نیز برخی ها سال تاجگذاری و برخی سال مرگ پادشاه را آغاز دانسته اند.
در این سالنما سال را 365 روز براورد میکنند و روزهای سال را به گونه ی یکسان به 12 ماه 30 روزه بخش میکنند و پنچ روز افزوده را پس از پایان ماه اسفند و یا آغاز ماه فروردین می آورند , نام های 12 ماه همان نام های سال خورشیدی امروزی است . ایرانیان باستان , خرده روزها , یعنی نزدیک شش تسوک مانده از هر سال را با کردار کبیسه ای به نام بهیزک جبران میکردند , اما پس از فروپاشی فرمانروایی ساسانیان برخی از زرتشتیان دیگر کبیسه و بهیزک را در نگر نگرفتند و سال را تنها 365 روز برشمردند , بنابراین آغاز فروردین ماه هر سال یک روز و شش تسوک پس می رود و نوروز راستین به هنگام فراگشت آفتاب در برج حمل برابر نمی شود و در یک دوره 1461 ساله دوباره به نقطه آغازین می رسد .

برخی ازسالنماهای ایران کهن :
در روزگار امروز , ایرانیان سال نماهای فراوانی را برای زندگی کَسانه (شخصی) خویش برگزیده اند تا این فرهنگ و شناسه ی میهنی خویش را زنده نگهدارند . سالنمای رسمی ایران خورشیدی است ولی هنوز سال نماهای باستانی ایرانی در نزد مردم بهره برداری می شود :


7032 میترایی :
پیدایش آئین مهر در ایران , مهرپرستی یکی از نیرومندترین کیشهای جهان به شمار می آید که روزگاری اروپا را در نیز به آیین خود آورده بود . گرچه به نام دین شناخته نشده است ولی یکی از برجسته ترین آئین های جهان بوده است . ایرانیان این آئین جهانی را که از ایران به جهان گسترده شد را مایه افتخار و بالیدن خویش می دانند و پیدایش مهر و انسانیت و محبت را ریشه در هویت ملی خود می دانند .




3748 زرتشتی :
سالنمای رسمی زرتشتیان امروز جهان , این سالنما در هند , پاکستان , ایران و میان سراسر زرتشتیان جهان امروز بهره گیری می شود . پیدایش اشو زرتشت اسپنتمان , پایه گذاری نخستین دین یکتاپرستی جهان , فراخواندن جهان به خردورزی و آشتی و دانش و برپایی بزرگترین اندرز انسان ساز جهان : کردار نیک - گفتار نیک - پندار نیک . این سالنما کمینه سال پیدایش زرتشت را در نگرش گرفته است . زیرا به باور بسیاری از پژوهشگران و تاریخ نگاران جهان پیدایش وی به 3700 تا 5500 سال پیش باز میگردد .




2622 مادی :
پایه گذاری نخستین امپراتوری بزرگ ایرانیان از سوی تیره ی مادها در خاورمیانه . این فرمانروایی به فرنام نخستین فرمانروایی ایرانی نیرومند در خاورمیانه شناخته شده است . مادها تیره های باستانی ایرانی هستند که امروزه دربرگیرنده ی : آتروپاتکان ( آذربایجان ) - کردستان ترکیه - کردستان عراق - کردستان سوریه و ایران - آران و شیروان و ارمنستان و برخی سرزمین های شمالی ایران می باشد که پس از فرمانروایی قاجار و شبیخون سپاه دزد ترکان عثمانی به دست دزدان بیگانه افتاده است .



2566 تاجگذاری کورش بزرگ :
تاجگذاری نخستین پادشاه خردمند و آشتی جوی جهان که پایه گذار راستین سازمان ملل متحد و سازمان جهانی حقوق بشر امروز در آن روزگار بوده است . در روزگاری که شاهان و رهبران کشورهای دیگر دست و پاهای و گردن می بری دند و زنا و فحشا و فساد سمبول تمدنهای باستانی آن روزگار بود - کوروش بزرگ در ایران به فرمانروایی ماد پایان داد و از ماد و پارس و پارت ( تیره های گوناگون ایرانی ) نیرومندترین کشور جهان آن روزگار را ساخت و ریشه دست درازی به ایران را خشکانید . وی مردمان را به یکتاپرستی - خرد و دانش - منش و کردار نیک - آزادی انسان در انتخاب دین و باور مذهبی - آزادی هرکسی در گزینش زبان و آیین خود فراخواند . وی پس از درون شدن به هر کشوری مردمانش وی را رهایی دهنده از سوی خداوند و فرزند نیکوی پروردگار می خواندند . نام وی در تورات و قرآن نیز آمده است . ذر تورات وی به نام کوروش فرزند نیکوی خداوند نام برده است و در قرآن به نام ذوالقرنین آورده شده است . کوروش بزرگ یکی از سه ابر مرد جهان شناخته شده است .


1379 یزدگردی :
ایرانیان یاد و خاطره پایان فرمانروایی ساسانیان و برچیده شدن دودمان ایرانی را به دست تازیان زنده نگاه داشته اند . این سالنما امروزه کاربرد دارد و شَوَند آن در بالای این جستار گفته شده است .


1389 خورشیدی :
پس از ورود اسلام با در نظر گرفتن کوچ پیامبر و دگرگونی های ماه و سال ایرانی و محفوظ نگاه داشتن نوروز در ایران سالنمای خورشیدی برای دوری جستن از سالنمای تازیان بدوی ( هجری قمری ) درست شد . تاریخ نگاران این جنبش را به دانشمند فرزانه خیام نیشابوری پیوند داده اند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد