می دانیم " چهار تاقی" در معماری ایرانی، نامی است کلی برای یکی از فرمهای مهم و بنیادینی که در تکامل این معماری نقشی اساسی داشتهاست. نام "چهار تاقی" تا حدی روشنگر فرم آن نیز هست. "چهارتاقی" به بنایی چهارگوش گفته میشود که روی چهار پایه یا دیوار محیطی آن قوسها یا گوشوارههایی قرار دارد که به گنبد منتهی میشوند.
پس از به وجود آمدن تکنیک گنبدسازی و پس از آن که معماران ایرانی توانستند پلانهای مربع را به دایره تبدیل کنند، استفاده از فرم چهارتاقی مرسوم شد. در دوره ساسانی، چهارتاقیها به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفتند. در حقیقت چهارتاقی به یک "واحد" معماری تبدیل شد که میتوانست به صورت مجزا و یا در ترکیب با چهارتاقیها و عناصر دیگر در یک ساختمان مورد استفاده قرار بگیردموقعیت جغرافیایی ویژه زیست بوم چهارمحال و بختیاری سبب شده است تا از دیرباز این منطقه به عنوان گلوگاه فرهنگی و طبیعی بخش جنوب غربی وطن قلمداد شود و بهترین مسیرهای مراسلاتی شمال و جنوب سرزمین مادری از این بهشت کوچک عبور کند. دیدنیهای طبیعی و تاریخی این قطعه از وطن،به مانند قلعه چهارطاقی منج، مواهب کم همتایی ست که در آغوش پرمهر قلل سر به آسمان کشیده زاگرس جا خوش کرده اند.
قلعه ای که در بخش منج و در فاصله حدود 50 کیلومتری
غرب شهر لردگان واقع شده و بر بلندای یکی از بلندترین و زیباترین ارتفاعات
جنگلی منطقه قرارگرفته و سابقه ای کهن در این مرز و بوم قرار دارد.
تصاویری که ملاحظه می کنید گوشه ای از زیبایی های این قطعه کم نظیر طبیعت بختیاری است.
از آقای محسنی عکاس خوبی که دوستداران سبز طبیعت را در لذت بردن از این تصاویر زیبا شریک کرده سپاسگزار و ممنونم.
http://hoomankhakpour.blogfa.com
اگر
از شهرستان کازرون به طرف منطقه ی تفرجگاهی دریاچه ی پریشان حرکت کنید،
حدوداً 2 کیلومتر مانده به دوراهی که یک طرف آن به دریاچه ختم شده و طرف
دیگر جادهی جدید کازرون شیراز را پی میگیرد، در سمت راست شما و تقریباً در
فاصلهی یک کیلومتری جاده بنایی چهارطاقی مربوط به دورهی ساسانیان قرار
دارد. بنای مذکور در سال 1318 و با شماره 331 در فهرست آثار ملی ایران به
ثبت رسیده است. کاربری احتمالی بنا در زمان ساسانیان آتشکده بوده که با
توجه به شواهد گوناگون، از جمله عدم تخریب آن در دورههای بعدی نظریات
متعددی پیرامون کاربری آن مطرح میشود.
توضیحات بیشتر پیرامون این بنا را
بصورت گزیدهای از مقالهی «بنای کوچک عصر ساسانی در نزدیکی کازرون» ـ
«ماکسیم سیرو» که در سال 1938 نوشته و در کتاب کازرونیه (مجموعه مقالات
کازرونشناسی ـ دفتر اول ـ نشر کازرونیه ـ 1381) مجدداً به چاپ رسیده است
مینویسم.
نقشهی عمارت، بینهایت ساده است: تالاری مربع که هر وجه آن با
طاقی بیضی شکل به بیرون راه داشته و برفراز آن گنبدی نهاده بر گوشهبندیها و
فیلگوشها. یکی از پایهها و دوتا از طاقیها ویران شدهاند. (البته در حال
حاضر دوتا از پایهها و سهتا از طاقیها ویران شدهاند و همانگونه که در عکس
میبینید تنها دو پایه و یک طاقی از بنای مذکور به جا مانده است.)
ابعاد
خارجی بنا، 30/5×30/5 متر، ضخامت دیوارها یک متر و دهانهی طاقها 50/2 متر
است. پایهها از قطعه سنگهایی که ناهمواریهای آنها را تراشیدهاند، در
چینههای منظم به کمک ملاطی ضخیم از گچ ساخته شدهاند. این نحوهی سنگچینی، به
طوری که در ریزشهای سمت جنوبی و غربی ملاحظه میشود، در داخل پایهها نیز
ادامه داشته است. ضربی طاقیهای بیضی، (ارتفاع از زیر دهانه طاقی تا کف زمین
حدود 40/2 متر) که یکی از آنها سالم باقی مانده، به کمک قلوه سنگها، که
اندازهی خاصی ندارند، انجام شده. این ضربیها را فقط ملاط گچی که در منطقهی
کازرون کیفیت فوقالعادهای دارد برپا نگهداشته، ولی باید بگوییم این شیوه از
ساختمان، استفاده از چوببست و تختهبندی را ایجاب میکند. گوشهبندیهای
چهارگانه که بر فراز سطح فوقانی طاقیهای بزرگ ساخته شده، گنبد را نگه
داشتهاند.
گنبد به کلی خراب شده و از آن چیزی باقی نمانده است و
بنابراین نمیدانیم آجری بوده یا از قطعات سنگ ساخته شده. به هر حال این
گنبد طوری ساخته شده که به قسمت زیرین خود اتصال نداشته و فقط روی آن نهاده
شده است.
بر طبق نقشه این بنا یک چهارطاق است که احتمالاً نیایشگاهی
بوده که مأمن و پناگاه یک محراب آتش بوده است. از آن جا که این بنا در میان
حصاری از تپههای کم ارتفاع قرار گرفته است، از فاصلهی دور دیده نمیشود و
به همین جهت ما تصور میکنیم آتشکدهی کوچکی بوده خاص اهالی محل.
به دلیل
روشی که در ساختن این بنا به کار رفته و از روی مصالح آن در مییابیم که هم
زمان با بنای سروستان ساخته شده است. باید بگویم که با دیدن این بنا در
وهلهی اول گمان کردیم در مقابل یکی از چهار آتشگاهی که به گفتهی طبری توسط
«مهرنارسه» ساخته شده و آقای هرتسفلد ـبدون آن که دقیقاً محل آنها را تعیین
کندـ آنها را واقع در درّهی بین کازرون و فراشبند میداند، قرار گرفتهایم.
به گفتهی هرتسفلد یکی از این چهار آتشگاه ـ که دوتا بزرگ و دو دیگر کوچک
بودهاندـ که در زمرهی کوچکها قرار داشته، آتشگاه فراشبند است که شباهتهای
زیادی با بنای یاد شده دارد. به حال این بنا چه یکی از چهار آتشگاه مذکور
باشد چه نباشد (ما نتوانستیم در این مورد اطمینان حاصل کنیم) باید گفت از
همان گروه و متعلق به همان زمان یعنی دوران سلطنت بهرامپنجم (گور)
میباشد.www.lastsecond.ir/tourismGuidances