اما از قرن 4
میلادی و به ویژه در دوره ساسانیان با توسعه آیین زرتشت مقرر شد که نباید
نور آفتاب بر آتش بتابد و با آب پاک باران خاموش نشود، آتش پس از آن زیر
سایبان قرار گرفت و آن را چهارتاقی نامیدند. زرتشتیان بدون نزدیک شدن به
آتش، آن را هنگام نیایش مشاهده می کردند. به این نکته باید توجه داشت که
در برخی جاها آتش در تمام روزهای سال در آتشکده قرار نداشته است بلکه آن
را در روستای نزدیک یا محل مناسبی روشن نگاه می داشته اند و برای اجرای
مراسم آن را به آتشکده منتقل می کرده اند و پس از اجرای مراسم آن را به
همان محل برمی گردانده اند. بنا به نوشته های پهلوی مراسم یسنا خوانی در
آتشکده توسط 7 موبد انجام می گردید و یزش نام داشت.
آتشکده جز
پرستشگاه، دادگاه، درمانگاه و آموزشگاه هم شمرده می شد و جز موبد یا مغ،
طبیب، مدرس، منجم و سالنامه نگار هم در ساختمان های اطراف آن ساکن بودند.
ریچارد فرای می نویسد نویسندگان اسلامی از بسیاری آتشکده در سراسر ایران
دچار شگفتی شدند. واگذاری یک آتشکده کاری بس پرثواب بوده و گاهی به نام
وقف کننده نامیده می شده است و برای نگهداری زمین و ثروت زیاد بر آن وقف
می شده است.