آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

آتشکده

نور یا آتش پرستش سو ،مفهومی غیر مادی ونماد جنبش ،خرد و روشنگری برای تشخیص خوب از بد است.

سرو و امامزاده و روستای برزنون

به قول معروف ملتی زنده و پویا است که ریشه های فرهنگی و تمدنی خود را با قدرت و قوت حفظ کرده باشد و با این ریشه ها امروز خود را به گذشته اش پیوند دهد . نمی توان تصور کرد که با چند دهه یا سده می توان داد ملت بودن سر داد . اگر ایرانیان امروز به

درختان سرو واقع در روستای تیران بخش سرولایت ، شهرستان نیشابور

 گذشته ی خود با افتخار می نگرند ، همه و همه به خاطر یادگارهای گرانبهای ادبی ، فرهنگی و تمدنی است که از گذشته برایش بیادگار مانده است . اگر ما بنایی را در دل کویر به نام کاروانسرا و یا درختی را در روستایی به نام میراث فرهنگی پاس می داریم به خاطر اهمیتی است که گذشته مان دارد و به خاطر افتخاری است که به این تمدن دیرینه ی خود داریم .در این میان نهادهای مسئول و ذی ربط حقوقی که تعریف شده مثل "میراث فرهنگی "کارکردی جز تحقیق ، شناسایی و پاسداشت این گوهرهای تمدنی و تاریخی ندارد . با این وجود اگر ما در گستره ی ایران اسلامیمان در گوشه ای یادگاری را داشته باشیم که ارزش فرهنگی و تاریخی دارد و در عین حال مظلوم و حتی ناشناس واقفع شده باشد باید به کی خورده گرفت و مسئولیت آن متوجه کیست ؟ ما و هر کس مثل ما در بدو امر نگاهش به طرف نهادی به نام "میراث فرهنگی " معطوف است و از آن خواهد پرسید که دلیل این مهجور ماندن فلان گنجینه ی تاریخی چیست !

 


مدعای کلان وجود دو درخت تنومند سرو است که در منطقه ای کاملا بیابانی و در جوار روستایی به نام تیران از توابع بخش سرولایت شهرستان نیشابور موقعیت دارند . این دو درخت در بالایی بلندایی که اطراف آن را دشت فراگرفته واقع شده و سیمای ظاهری ولی خسته ی آن ناخودآگاه ذهن را به گذشته می برد . گذشته ای بسیار دور . با دیدن این سروها می توان از خود پرسید که مگر چه کسانی و یا اقوامی در این سامان می زیسته اند که اینگونه بر صحن و سرای خود نهال پرافتخار سرو را غرس کرده بوده اند . سروها ناخودآگاه بیننده را به درون کاخها و سراهای مجلل شاهان و بزرگانی می کشاند که از فر و شکوه برخوردار بوده اند . در غیر این صورت چه دلیلی وجود دارد که در این کوهپایه های خشک به ظاهر دور از تمدن فقط دو سرو باشند . دو سروی که تنسل اندر نسل پیران و بزرگان محل آنها را یادگارانی چند صد ساله و ای بسا چند هزار ساله می پندارند و بر این قول خود بسیار مصرند . دلیل اصرار آنها هم این است که در اسناد پیوست شده از چهار پنج نسل گذشته ی خود همچنان نام این سروها را دارند.

 

در کنار تمام این مستندات عقلی و نقلی وجود روستایی به نام برزنون در مجاورت این سروها ذهن را ناخودآگاه به اعماق تاریخ می برد . روستایی که در زبان محلی به آن برزنو می گویند . این نام از این جهت می تواند به عنوان یک سند تاریخی به حساب آید که هم آوا با نام آتشکده ای مهم به نام "آذر برزین مهر" است . آتشکده ای عظیم و مختص طبقه ی دهقانان . این آتشکده خود گواهی به شمار می رود بر دیرینگی و اهمیت سرزمین نیشابور پیش از اسلام . چرا که گفته می شود از سه آتشکده ی مقدس زرتشتیان در دوران ساسانی آتشکده ی دهقانان در کوههای نیشابور قرار داشته است . و نکته ی جالب اینکه گفته می شود این آتشکده در کوهی بلند قرار داشته و در مجاورت آن درختانی سرو وجود داشته است .

شواهد محلی و طبیعی اگر با دقت وارسی شود بی گمان پرده از این سر بر می دارد . اولا اینکه این منطقه کاملا کوهستانی و کوههای بلند مشرف بر منطقه است . در فرازی یکی از این کوههای بلند هم حتی امامزاده ای به نام " حسین اصغر " از نوادگان امام چهارم شیعیان قرار دارد. از سوی دیگر وجود نام روستایی به نام برزنون و وجه تسمیه ی نزدیک آن به"برزین مهر " سند دیگری است که وجود این آتشکده ی بزرگ را در این منطقه قوت می بخشد . مهمتر از همه این دو سرو قدیمی و تنها است که در این منطقه قرار گرفته و با نام برزنون و برزین مهر عجین شده است . درختانی که باور به قدیمی بودن را می توان با متخصصین امر روشن کرد . در نتیجه می توان گفت اگر واقعیتی به نام آتشکده ی برزین مهر وجود داشته  و در خراسان هم موقعیت داشت است پس باید پذیرفت که اولا این آتشکده باید در ولایتی مهم واقع شده باشد که نیشابور این ویژگی را داشت و این دو درخت سرو و امامزاده و روستای برزنون هم جزء شهرستان نیشابورند . . در ثانی باید قبول کرد که طبق اهمیت و نقشی که آتش و آتشکده داشته است باید آن را در مکانی در معرض دید و مشرف بر اطراف می ساختند که جلب توجه کرده و در معرض دید باشد که از هر سو توسط پیروان دیده شود و کوهها و کوههای اطراف به خوبی از این موقعیت و چشم انداز برخوردار است . ثانیا سرو هم از سنبلهای اعتقادی مورد توجه آئین زرتشت بوده و در جشنهای سده کاربرد زیادی داشته است و غالبا در آذین بندیها و جشنها و مکانهای عمومی و مورد توجه پیروان آئین زرتشت به چشم می خورد با پذیرش این پیش شرطها هم وجود این دو سرو کهن و تنها در منطقه ای کوهپایه ای توجیه دارد و هم وجه تسمیه ای به نام برزنون و هم امامزاده در منطقه  .

ما حصل کلام اینکه ما آدرس یک میراث فرهنگی را تا حد بضاعت و بر حسب تکلیف شهروندی و علاقه ی ملی دادیم . از این پس میراث فرهنگی و مسئولین امر موظفند که پی گیری کنند و صحت و سقم مسئله را احراز نمایند و تا دیر نشده نگزارند میراثی دیگر که توانسته هزاران سال مقاومت نماید از بین برود .

http://gholemarouf.persianblog.ir

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد